
به تاریخ 15 دسمبر مرکز مطالعات استراتژیک و منطقوی وبیناری را تحت عنوان «تنشها میان افغانستان و پاکستان و تاثیرات منطقهای آن: فرصتها و چالشها» بهصورت آنلاین با حضور محققانی از افغانستان، پاکستان، ازبکستان و ایران برگزار نمود. در این برنامه که با گردانندگی محترم استاد عمران زکریا عضو دیپارتمنت مطالعات سیاسی مرکز مطالعات آغاز یافت، به بررسی یکی از پیچیدهی پروندههای جیوپولیتیکی منطقه پرداخت. این نشست در مقطعی برگزار گردید که روابط افغانستان و پاکستان از یک مرحله تعامل محتاطانه عبور کرده و وارد وضعیت تنش ساختاری شده است؛ وضعیتی که دیگر نمیتوان آن را صرفاً ناشی از اختلافات مقطعی یا سوءتفاهمهای دیپلماتیک دانست.
در این وبینار، چهار تن از محققان و استادان برجسته منطقهای بهعنوان مهمان ویژه حضور داشتند: محترم استادعبدالصبور مبارز محقق و مسؤول دیپارتمنت مطالعات سیاسی در مرکز مطالعات استراتژیک و منطقوی، محترم داکتر محمد اقبال خلیل رئیس انستیتوت مطالعات منطقوی پیشاور، ، محترم دکتور بهرام زاهدی عضو دیپارتمنت علوم سیاسی و روابط بینالملل دانشگاه اسلامی آزاد ایران و محترم حمزه بولطایف سرمحقق انستیتوت مطالعات بینالمللی ازبکستان. ترکیب این مهمانان، بررسی تنشهای افغانستان و پاکستان را از زوایای امنیتی، جیوپولیتیکی، اقتصادی و ترانزیتی فراهم ساخت و نشست را از سطح تحلیلهای یکبعدی فراتر برد.
داکتر محمد اقبال خلیل در پاسخ به پرسش مربوط به چرایی فروپاشی روابط نسبتاً گرم اولیه میان کابل و اسلامآباد، تأکید کرد که ریشه تنشها در اختلاف برداشت دو طرف از آینده روابط میان دو کشور نهفته است. تحلیل ارائهشده نشان میداد که برداشتهای متفاوتی از چارچوب همکاریهای امنیتی و سیاسی میان دو کشور وجود دارد؛ بهگونهی که هر یک بر اساس ملاحظات و اولویتهای خاص خود به تنظیم روابط مینگرند. این تفاوت در انتظارات، بهجای آنکه در قالب گفتگوی منظم و هدفمند مورد مدیریت قرار گیرد، بهتدریج به حوزه اقدامات امنیتی کشانده شد و در نتیجه به افزایش سطح تنشها انجامید.
استاد عبدالصبور مبارز در پاسخ به پرسش مربوط به ارزیابی تنشها و تحلیل دیدگاههای داکتر اقبال خلیل، بر این نکته تأکید کرد که مشکل اصلی، نبود یک درک مشترک از مفهوم امنیت و منافع ملی است. از نگاه وی، اقدامات پاکستان نهتنها توازن سیاست خارجی افغانستان را مختل میکند، بلکه ناخواسته کابل را به سمت بازیگران رقیب اسلامآباد سوق میدهد. این تحلیل نشان میداد که ادامه سیاست فشار، بهجای مهار افغانستان، به تغییر جهت استراتژیک آن منجر خواهد شد.
در بخش دیگری از وبینار، دکتر بهرام زاهدی به پرسشی درباره بازگشت افغانستان به کانون رقابتهای منطقهای و جهانی پاسخ داد. به باور او، افغانستان اکنون به عرصه رقابت نرم و غیرمستقیم میان قدرتها و بازیگران آسیای مرکزی تبدیل شده و هرگونه بیثباتی در این کشور، پیامدهایی فراتر از مرزهای ملی خواهد داشت.
در ادامه، پرسشهایی درباره پیامدهای تنشها بر روابط پاکستان با روسیه و چین، و نیز احتمال تلاش برای بیثباتسازی افغانستان مطرح شد که دکتر اقبال خلیل به آن پاسخ داد. تحلیل ارائهشده نشان میداد که تداوم حملات و فشارهای امنیتی، میتواند موقعیت پاکستان را در معادلات منطقهای تضعیف کرده و آن را در تعارض با منافع شرکای استراتژیکاش قرار دهد.
حمزه بولطایف در پاسخ به پرسشهای مرتبط با تاثیر تنشها بر پروژههای ترانزیتی مانند راهآهن ترانسافغان و خط لوله گاز تاپی، تاکید کرد که ناامنی سیاسی و بیاعتمادی دوجانبه، بزرگترین مانع تحقق اتصال منطقهای است. وی همچنان به پیامدهای اقتصادی بستن گذرگاههای مرزی اشاره کرد و استدلال نمود که استفاده از ترانزیت بهعنوان ابزار فشار، افغانستان را به سمت مسیرهای جایگزین و کاهش وابستگی به پاکستان سوق میدهد؛ روندی که در بلندمدت به زیان هر دو کشور تمام خواهد شد.
در اخیر وبینار محترم استاد عمران زکریا مجری برنامه، تاکید کرد که تنشهای میان افغانستان و پاکستان هرچند ماهیت دوجانبه دارد، اما پیامدهای آن سراسر منطقه را تحت تاثیر قرار میدهد؛ از اینرو دو کشور باید با عبور از رویکردهای تقابلی، چالشهای موجود را از مسیر گفتگوی سازنده مطرح کنند، فرصتهای مشترک را شناسایی نمایند و برای یافتن راهحلهای عملی و پایدار تلاش کنند. وی خاطرنشان ساخت که هرگونه مدیریت این چالشها زمانی مؤثر خواهد بود که نهتنها منافع افغانستان و پاکستان، بلکه ثبات، امنیت و توسعه کل منطقه نیز در نظر گرفته شود.
