بسیاری از موضعگیریهای سیاستمداران کشور، از هر گرایش و گروه، مقطعی و روزمره است نه برمبنای یک فکر، باور و آجندای کلان. بهگونۀ مثال داکتر اشرفغنی، نامزد انتخابات ریاستجمهوری که در انتخابات قبلی نیز نامزد بود، در اگست سال ۲۰۰۹، در یادداشتی در تایمز لندن، از آقای کرزی انتقاد کرد که سیاستمداران بیبرنامه و بدسابقه را موتلفان سیاسیاش ساخته است. جالب این است که آقای اشرفغنی، در آن یادداشت جنرال عبدالرشید دوستم را، که آن زمان متحد سیاسی آقای کرزی بود، «یک قاتل شناخته شده» توصیف کرده است. اما حالا در سال ۲۰۱۳، آقای دوستم، متحد سیاسی و انتخاباتی آقای اشرفغنی است و اگر ایشان، رای مردم را بهدست آورد و جانشین آقای کرزی شود، دوستم بهعنوان معاون او کار خواهد کرد. سوال این است که آیا جنرال دوستم تنها در سال ۲۰۰۹، یک قاتل شناختهشده بود و حالا نیست؟ یا اینکه آقای اشرفغنی آن زمان، حرف بیبنیاد و بیاساس بر زبان رانده بود و حالا در نتیجه تحقیق در مدارک جنگهای داخلی کشور و پژوهشهای میدانی، دریافته است که آقای دوستم قاتل شناختهشده نیست؟
اشرف غنی احمدزی باید توضیح دهد!
شماری از تحلیلگران در پاسخ به پرسشهای فوق میگویند اگر داستان چنین است، داکتر اشرفغنی باید به افکار عمومی بهصورت روشن و واضح بگوید که آن زمان، در مورد آقای دوستم، تعبیری را به کار برده بود که شایستهشان این سیاستمدار نبود، ولی حالا برمبنای اسناد و شواهد دریافته است که دوستم قاتل نیست. متاسفانه بحث تحقیق و سنجش و رعایت جانب انصاف، حتا نزد سیاستمدارانی که خودشان را استاد دانشگاه جان هاپکینز و متفکر معرفی میکنند، مطرح نیست.
همه سیاستمداران ما، بنا بر مصلحت، موضع میگیرند و یادداشتی مینویسند و روز دیگر در تضاد با آنچه گفتهاند، عمل میکنند. کسی به درستی نمیداند که سیاستمداران ما، موقعی که حرف میزنند و چیزی مینویسند، واقعا مافیالضمیر خود را بیان میکنند، یا اینکه تعریف نطق و نوشتار در مورد آنان فرق دارد. اگر واقعا داکتر اشرفغنی، باور دارد که دوستم یک قاتل شناختهشده است، چرا با او ایتلاف کرده است؟ چرا حضور او را در کنار خود، نشانه ملی بودن تیمش میخواند؟
آقای اشرفغنی در سال ۲۰۰۹، دوستم را بهدلایل سیاسی قاتل شناختهشده خواند و حالاهم بهدلایل سیاسی، سیاستمداری میداند که دارای پایگاه نیرومند اجتماعی است و میتواند رییسجمهورشدنش را تسهیل کند. اگر شخصی باور داشته باشد که کسی قاتل شناخته است، در آن صورت با چه منطقی با او ایتلاف میکند و اگر به چنین چیزی باور ندارد و فکر میکند که آن شخص قاتل نیست، چرا گاهی او را قاتل بخواند. اگر در سال ۲۰۰۹ آقای دوستم، متحد سیاسی آقای کرزی نمیبود، از سوی آقای اشرفغنی قاتل شناختهشده خوانده میشد؟
گذشته از این آقای اشرفغنی در همان یادداشتی که برای تایمز لندن نوشته است، از آقای کرزی بهدلیل ایتلاف با دوستم انتقاد کرده است. آیا ایتلاف با دوستم، تنها برای آقای کرزی بد است؟ اگر نفس ایتلاف با آقای دوستم نامشروع است، در آن صورت باید برای همه نامشروع باشد.
اما عذرخواهی جنرال دوستم نمیتواند از آقای اشرفغنی رفع مسوولیت کند. آقای اشرفغنی باید توضیح بدهد که بر مبنای کدام شواهد و مدارک، در سال ۲۰۰۹ دوستم را قاتل شناختهشده خواند.
معترف به جرم باید به دادگاه کشانیده شود
به گزارش از طلوع نیوز، شماری از سناتوران به روز سه شنبه پوزش خواهی جنرال عبدالرشید دوستم را شیوۀ دیگری برای استفاده سوء از مردم دانستند. آنان افزوده اند کسی که به جرمش اعتراف می کند، باید به داگاه کشانیده شود.
در همین حال مجتمع جامعه مدنی افغانستان پوزش خواهی جنرال عبدالرشید دوستم را پوزش خواهی سیاسی می داند و می گوید که دراین مرحله بسیاری از رهبران برای این که یک بار دیگر از آرای مردم بهره برداری کنند، این شیوه ها را در پیش می گیرند.
پوزش خواهی جنرال عبدالرشید دوستم از اشتباه های گذشته، واکنش شماری از سناتوران و مجتمع جامعه مدنی افغانستان ونیز کمیسیون مستقل حقوق بشر را برانگیخته است، شماری ازسناتوران این گونه پوزش خواهی ها رادر آستانه انتخابات ریاست جمهوری، استفاده های سیاسی از مردم افغانستان می دانند.
سناتور، بلقیس روشن گفته است:« جناب دوستم پوزش خواهی کرد از مردم که من درجنگ های داخلی یا تنظیمی در مجموع در افغانستان، پوزش می خواهم. من فکر میکنم که این هم بی کفایتی دولت را نشان می دهد. کسانیکه دراین جنگ ها دخیل بودند، خود شان می گویند که ما طرف بودیم، دخیل بودیم. اما کسی نیست که پرسان کند. این مملکت صاحب ندارد.»
بشیراحمد ته ینج، سخنگوی حزب جنبش اسلامی افغانستان و عضو مجلس نماینده گان میگوید:« درگذشته ما یک مقدار اشتباهات را داشتیم و می خواهیم آینده را بسازیم وموقع مناسب اش همین است که همه رهبران و مردم همه دست به دست هم داده تا آینده را بسازیم.»