تأثیر برخورد‌های نظامی متقابل ایران و پاکستان بر روابط دو کشور

مقدمه

در شانزدهم جنوری سال روان میلادی (۲۰۲۴) سپاه پاسداران ایران اقدام به انجام یک رشته حملات نظامی با استفاده از پهپاد و موشک به خاک پاکستان کرد. این حمله که به منطقه‌ی به‌نام کوه سبز در ایالت بلوچستان پاکستان صورت گرفت به ادعای مقامات ایرانی دو پایگاه مهم‌ «جیش العدل» را منهدم کرده است[۱] اما بنا به بیانیه جیش العدل و دولت پاکستان در این حملات دو کودک کشته و سه دختر زخمی شده اند.[۲] در توجیه این حملات وزیر خارجه ایران  اظهار داشت که این کشور در کنار احترام گذاشتن به تمامیت ارضی پاکستان، اجازه نمی‌دهد امنیت ملی ایران به بازی گرفته شود.[۳] در واکنش به این حملات ابتدا وزارت خارجه پاکستان سفیر خود را از تهران فراخواند و از سفیر ایران در پاکستان نیز خواست که از بازگشت به اسلام‌آباد خودداری کند. همچنین در بیانیه شدیداللحن حملات ایران را به هر بهانه‌ی در داخل خاک خود محکوم کرده و آنرا نقض حریم هوایی خوانده و نسبت به پیامد‌های آن هشدار داد[۴] و در کمال ناباوری دو روز بعد پاکستان دست به عمل بالمثل نموده با انجام حملات تلافی‌جویانه توسط موشک و پهپادهای انتحاری یک قریه مرزی در استان/ولایت سیستان و بلوچستان ایران را مورد آماج قرار داد. بنا به گزارش روابط عمومی ارتش پاکستان،‌ این حملات با رمز «مرگ بر سرمچار» یعنی مرگ بر فدایی (سرمچار عنوانی است که بر جدایی طلبان بلوچ اطلاق می‌شود) انجام شد، بر روستایی مرزی در شهرستان/ولسوالی سراوان واقع در ۳۴۷ کیلومتری جنوب شرقی شهر زاهدان مرکز ولایت سیستان و بلوچستان صورت گرفت. به گفته ارتش پاکستان این حمله بر پناه‌گاه‌های امن دو سازمان‌ جدایی‌طلب بلوچ به‌نام‌های «ارتش آزادی‌بخش بلوچ» و “جبهه آزادی‌بخش بلوچ” انجام شد. پس از حمله، ایران اعلان کرد که در نتیجه آن ۱۰ نفر از جمله ۴ کودک که همه اتباع خارجی بودند کشته شده اند.[۵] هر دو کشور ایران و پاکستان مدعی هستند که عناصر مخالف آنها در خاک یکدیگر مستقر هستند. ایران مدعی است که سازمان‌های مخالف دولت ایران چون جندالله، جیش العدل و انصارالفرقان در خاک پاکستان حضور داشته و از آنجا علیه ایران اقدامات تخریبی انجام می‌دهند. حتی در مواردی بعضی مقامات ایرانی حکومت پاکستان را متهم به حمایت از آنها نیز کرده است. در مقابل پاکستان نیز مدعی است که گروه‌های تجزیه‌طلب بلوچ و مخالف دولت پاکستان در ایران برای خود لانه‌های امن دارند. چیزی که هم دولت ایران و هم خود آن گروه‌ها این ادعای پاکستان را رد می‌کنند.

با توجه به این پیشامد و مواضع دو طرف، پرسش‌های اساسی این است که چرا چنین زد و خوردی میان دو کشور همسایه صورت گرفت، دلایل اصلی آن چه بوده و چرا این جرقه نتوانست روابط دو کشور را وارد مراحل بحرانی سازد؟ در این زمینه دلایل چندی وجود دارد که در ادامه مورد بررسی قرار می‌گیرند.

چرایی و عوامل برخورد نظامی میان دو کشور

مرز ایران و پاکستان از جمله ناامن‌ترین مرزهای جهان شناخته شده که در بعضی ساحات کنترول کمتری بر آن وجود دارد. از مرز این دو کشور انواع قاچاق از مواد مخدر گرفته تا انسان، اسلحه و… صورت می‌گیرد اما بغرنج‌ترین مورد ناامن‌ساز مرز دو کشور عبور و مرور مخالفین هر دو کشور از پاکستان به ایران و بالعکس می‌باشد. به همین دلایل همواره زد و خورد در اطراف مرز میان مرزبانان دو کشور و قاچاقچی‌ها و مخالفین مسلح و حتی در مواردی میان مرزبانان دو کشور صورت می‌گیرد و حتی طرف ایران بارها در داخل خاک پاکستان مخالفین خود را مورد حمله قرار داده است. با این وصف آنچه حملات ۱۶ جنوری را کاملاً متفاوت می‌سازد، استفاده ایران از موشک و پهپاد به صورت گسترده و آنهم در عمق خاک پاکستان بدون اطلاع قبلی بود. در این حمله که توسط سپاه پاسداران ایران علیه مواضع مخالفین آن کشور در خاک پاکستان صورت گرفت، ایران مدعی شده که جنبش جیش‌العدل را که به ادعای مقامات ایرانی در خاک پاکستان پناه گرفته مورد آماج قرار داده است.

علی‌الظاهر ایران برای انتقام‌جویی از جیش العدل به‌خاطر حملاتی که علیه ایران انجام داده، دست به حمله به مقرهای جیش العدل زده است اما همزمان به این حملات، حملات موشکی ایران به عراق و سوریه در پی حمله انتحاری داعش که به مراسم  پنجمین سالیاد قاسم سلیمانی انجام داده بود، اندکی قابل تأمل است. به برداشت ایرانی‌ها، این کشور در حمله به عراق و سوریه عوامل جاسوسی و تخریب‌کار وابسته به اسرائیل را هدف قرار داده و در پاکستان نیز چنانچه گفته شد جیش العدل را به انتقام حملات آن در ایران  به‌خصوص در پاسخ به حملات راسک[۶] ضربه زده است. اما پرسش این است که چرا ایران به یکبارگی به سه کشور به‌خصوص پاکستان دارنده سلاح اتمی حمله کرد؟ پاسخ قابل قبولی که در این زمینه می‌توان ارائه کرد توسط یک تحلیل‌گر پاکستانی ارائه شده است که می‌گوید: «ایران اساسا می‌خواست با حمله به عراق، سوریه و پاکستان به فشار داخلی از سوی مردم پاسخ دهد، می‌خواست خطاب به مردمش این پیام را مخابره کند که می‌تواند از آنها محافظت کرده و به موقع انتقام بگیرد.» علاوه بر این، ایران با هدف قرار دادن نقاطی در این سه کشور خواست تا توان رزمی تهاجمی خود را به رخ رقبایش بکشد. با این‌حال مسئله دیگری که پیدا می‌شود این است که اگر ایران خواسته توان رزمی و تهاجمی خود را نشان دهد همان عراق و سوریه کافی بود؛ زیرا بیشترین رقابت ایران با اسرائیل،‌ امریکا و کشورهای عربی است که همه در عراق و  سوریه مصروف بوده و در حال دست و پنجه نرم کردن هستند. پاسخ این مسئله نیز چنین است ایران با حمله به پاکستان خواست مردم خود را متوجه سازد که دشمنان ایران در هرجایی که باشند از تیررس قدرت تهاجمی ایران در امان نیستند البته که محاسبه ایران در حمله به پاکستان همان محاسبه‌ی بود که در حمله به عراق و سوریه صورت گرفته بود. یعنی آن دو کشور به‌هیچ وجه توان پاسخ‌گویی در مقابل ایران را نداشته و حتی با اینکه حمله ایران توسط حکومت عراق محکوم شد اما خیلی هم به آن دو کشور سنگین تمام نشد زیرا حکومت‌های آن دو کشور در قبال گروه‌های موجود در خاک خود تقریباً‌ همسو با ایران هستند.

اما برعکس محاسبه‌ی ایران، واکنش عراق و سوریه در مقایسه با واکنش پاکستان چندان ملموس نبود، زیرا پاکستان دو روز پس از حمله ایران به خاکش، شش هدف رادر سه نقطه‌ی از خاک ایران در حمله‌ی مورد هدف قرار داد که سنگین‌تر و با تلفات بیشتر از حملات ایران بود. حمله‌ی که وزارت خارجه ایران آنرا «غیر متوازن» خوانده[۷] و  ملک فاضلی نماینده سروان در مجلس شورای اسلامی ایران نیز بیان داشت: «سپاه پاسداران در حمله خود به منطقه‌ی «کوهستانی و متروک» در پاکستان حمله کرده‌ بود و جمهوری اسلامی انتظار حمله‌ی مشابه از سوی پاکستان را داشت، اما آن‌ها به «روستایی پرجمعیت» حمله کردند.»[۸] پاکستان نیز در توجیه حملات خود به خاک ایران از همان حیله خود ایران استفاده کرد. پاکستان رمز حمله خود به خاک ایران را «مرگ بر سرمچار» گذاشته و وزارت خارجه پاکستان در خبرنامه‌ی پس از حمله اعلان داشت: این«مجموعه‌ حملات نظامی بسیار هماهنگ و دقیق» بر اساس «اطلاعات موثق از فعالیت‌های تروریستی در مقیاس بزرگ و قریب‌الوقوع» انجام شده است. این وزارتخانه در بیانیه خود از کشته‌ شدن شماری از افرادی که آنها را «تروریست» نامیده خبر داده و تأکید کرد که «به حاکمیت و تمامیت ارضی جمهوری اسلامی ایران احترام می گذارد» در این بیانیه به حملات پهپادی و موشکی بامداد سه‌شنبه ایران که جمهوری اسلامی هدف آن را «دو مقر گروه جیش‌العدل» در این کشور اعلام کرد هیچ اشاره‌ای نشده و فقط بر این نکته تأکید شده که «تنها هدف از اقدام امروز تامین امنیت و منافع ملی پاکستان بود که از اهمیت ویژه‌‌ی برخوردار است و نمی‌توان آن را به خطر انداخت».[۹] همچنین یک مقام امنیتی پاکستان نیز اظهار داشت که نیروهای مسلح پاکستان در حالت آماده‌باش به سطح بالا قرار داشته و هشدار داد که پاکستان به هر گونه ماجراجویی ایران به شدت پاسخ خواهد داد.[۱۰]

پس از حملات پاکستان که تصور می‌شد ایران قضیه را به وضعیت بحرانی بکشاند، اما پس از چندین ساعت وزارت خارجه ایران در اعلامیه‌ی با «دوست و برادر» خواندن کشور پاکستان اقدام آن کشور در پاسخ به حملات خود را غیر متوازن و غیر قابل قبول خواند.[۱۱] در همین حال سخنگوی وزارت خارجه ایران در کنفرانس مطبوعاتی گفت در اعتراض به این حرکت پاکستان وزارت خارجه کاردار (شارژدافیر) سفارت پاکستان را احظار کرده است.[۱۲] می‌توان گفت که قضیه میان دو کشور به همین جا ختم شد و تنها پس از ده روز دو کشور تصمیم گرفتند که روابط عادی خود را از سر گیرند. در این زمینه ابتدا وزرای خارجه دو کشور باهم گفتگوی تیلفونی داشته و سپس شورای امنیت ملی دو کشور طی جلساتی دستور از سرگیری روابط سیاسی را دادند.[۱۳] سفرای هر دو کشور نیز اجازه حضور در سفارت‌خانه‌های خود را یافتند. چندی بعد نیز وزرای خارجه دو کشور در دیداری مستقیم بر مبارزه مشترک با تروریسم تأکید کرده و با گسترش همکاری‌های امنیتی تصمیم مشترک خود را بر ایجاد نقشه راه جدید در این خصوص اعلان کردند.[۱۴]

اینکه چرا اقدامات نظامی دو کشور بر خاک یکدیگر تبدیل به یک موضوع تنش‌زا میان دو کشور نشده و تداوم نیافت بر می‌گردد به دلایلی که در ادامه به آنها اشاره می‌شود.

دلایل عدم بحرانی شدن قضیه

پیشینه روابط دو کشور

ایران و پاکستان که در دو منطقه جداگانه یکی ایران که در خاورمیانه و دیگری پاکستان در جنوب آسیا قرار دارد در عین حال با هم همسایه بوده و مرزی مشترکی به طول ۹۰۹ کیلومتر باهم دارند. زمانی که از روابط تاریخی میان کشورها صحبت می‌شود، در مورد روابط پاکستان با کشورهای دیگر که اینجا ایران موضوعیت دارد، نکته قابل تأمل این است که پاکستان به عنوان یک کشور تا قبل از تقسیم هند به دو کشور هند و پاکستان در سال ۱۹۴۷ میلادی وجود نداشته است. بنابراین نمی‌توان به صورت مستقلانه روابط پاکستان کنونی را با کشورهای دیگر مورد بررسی قرار داد. اگر هم قرار باشد روابطی بررسی شود، روابط هند با کشورهای دیگر تا قبل از ۱۹۴۷ م قابل بحث می‌باشد. با این حساب روابط ایران با هند که پاکستان هم بخشی از آن بوده ادوار متنوعی را سپری کرده است که باز کردن آن از حوصله و مرام این نوشتار خارج است. در خصوص روابط ایران با پاکستان بعد از ۱۹۴۷م می‌توان گفت که ایران از اولین کشورهایی بود که موجودیت پاکستان را به رسمیت شناخته و بلافاصله پس از اعلان موجودیت پاکستان روابط سیاسی رسمی خود را با آن کشور شروع کرده و به گرمی پیش برد. ایران در جنگ پاکستان و هند در سال ۱۹۶۵م از پاکستان حمایت کرده و کمک‌ها را در اختیار آن کشور قرار داد. همچنین در بحران استقلال بنگلادیش از موضع پاکستان حمایت کرده بود. پس از انقلاب ایران، پاکستان از اولین کشورهایی بود که جمهوری اسلامی در ایران را به رسمیت شناخت. در جنگ عراق علیه ایران پاکستان ضمن اتخاذ موضع نسبتاً بی‌طرفانه بندر کراچی را در اختیار ایران قرار داد. همچنین پاکستان هیچگاهی در تحریم‌های غرب علیه ایران شرکت نکرد.[۱۵] به‌صورت خلاصه روابط ایران و پاکستان از زمان برقراری روابط میان دو کشور علی‌رغم وجود برخی عوامل متضاد میان دو کشور مانند نزدیکی پاکستان به‌امریکا و کشورهای عربی، حمایت از جناح‌های مخالف در جنگ‌های داخلی افغانستان، ظهور تحریک طالبان و مخالفت ایران با آن در مقابل حمایت پاکستان از آن  و حتی اتهام ایران بر حمایت پاکستان از سازمان جندالله، روابط دو کشور خوب سپری شده است. در واقع ایران و پاکستان بااینکه هر کدام راه خود رادر پیش دارند اما کمتر روابط دو کشور متأثر از عوامل دیگر بوده و هر دو کشور همواره در تلاش بوده اند تا روابط فی‌مابین خود را مستقل از مسائل دیگر خوب نگهدارند. با توجه به چنین پیشینه روابطی که بر فضای تعامل دو کشور حاکم بوده است بعید به‌نظر می‌رسید که حملات نظامی متقابل دو کشور در خاک یکدیگر تأثیر مخرب و درازمدتی بر روابط دو کشور بگذارد. حتی اندکی پس از آن حملات، برای ترمیم روابط میان دو کشور وزرای خارجه آن دیدار مستقیم داشته و ابراهیم رئیسی، رئیس جمهوری ایران انتخاب شهباز شریف را طی تماسی تیلفونی به وی تبریک گفت که در مقابل شهباز شریف طی دعوت رسمی از وی خواستار دیداری نزدیک از پاکستان شد.

عدم وابستگی متقابل امنیتی میان دو کشور

نظر به مجموعه نظریه‌های امنیتی منطقه‌ی دو کشور ایران و پاکستان در دو مجموعه امنیتی منطقه‌ی کاملاً مجزا یعنی ایران در مجموعه امنیتی منطقه‌ی خاورمیانه و پاکستان در مجموعه امنیتی جنوب آسیا قرار دارند. براساس این نظریه کشورهایی که در یک مجموعه امنیتی منطقه‌ای قرار ندارند، پیوند‌های متقابل امنیتی با یکدیگر ندارند. پیوندهای امنیتی یا الگوهای متقابل امنیتی به موضوعاتی گفته می‌شود که میان دو کشور وجود داشته و موجب می شود که روابط آنها خصمانه باشد. موضوعاتی چون دشمنی‌های تاریخی، اختلافات مرزی، جمعیت‌های مرتبط (البته میان ایران و پاکستان بلوچ‌ها جمعیت مرتبط هستند اما هر دو کشور نگاه تقریباً یکسانی در قابل آنها دارند که در بحث بعدی به آن پرداخته می‌شود)، آب‌های فرامرزی مشترک مشکل‌ساز، قرار داشتن در بلوک‌های سیاسی نظامی رقیب و بسا مواردی دیگری باعث بروز اختلاف میان دو کشور می‌شود. ملاحظه می‌شود که دو کشور ایران و پاکستان در کنار اینکه با یکدیگر همسایه می‌باشند اما در هیچ کدام از موضوعات مذکور با هم درگیر اختلاف نمی‌باشند. براساس نظریه مذکور در صورتی که کشورها با یکدیگر پیوند امنیتی نداشته باشند، نگرانی هم در قبال قدرت نظامی یکدیگر نمی‌داشته باشند. از همینرو زمانی که پاکستان به سلاح هسته‌ی دست یافت هیچ نوع نگرانی از طرف ایران بروز نکرد و برعکس پاکستان نیز هیچ نوع نگرانی در قبال توسعه قدرت موشکی ایران نداشته است. بنابراین حملات متقابلی که میان دو کشور اتفاق افتاد یک موضوع موردی بود نه ناشی از پیوند امنیتی میان دو کشور که تصور بحرانی شدن آن وجود می‌داشت.

عدم حمله به کشور‌های پاکستان و ایران از طرف یکدیگر

فراتر از اینکه میان ایران و پاکستان پیوند متقابل امنیتی وجود ندارد، موضوع دیگری که ثابت می‌کرد که حملات نظامی موردی متقابل دو کشور باعث بروز تنش و یا فراتر از آن به بحرانی شدن قضیه میان دو کشور نمی‌انجامید، عدم حمله ایران به خود پاکستان بود. زمانی که ایران به خاک پاکستان حمله انجام داد اعلان نمود که این که هدف این کشور حمله خاک پاکستان نبوده و با حفظ احترام به تمامیت ارضی پاکستان، تروریستانی (منظور جیش العدل) را درحال برنامه‌‌چینی حمله ایران را داشتند، هدف قرار داده است. چنانچه وزیر خارجه ایران بیان داشت که هیچ یک از اتباع پاکستان هدف حملات ایران نبوده است. در مقابل پاکستان نیز در توجیه حملات خود بیان داشت که تمامیت ارضی ایران برای پاکستان مورد احترام کامل قرار دارد اما برای نابودی دشمنان خود آنها را در خاک ایران که بارها نگرانی خود را در این زمینه با طرف ایران شریک ساخته،‌ هدف قرار داده است. البته که پاسخ پاکستان به حمله ایران که آنرا نقض آشکار حریم هوایی خود دانسته انجام شده بود و ایران نیز ولو با هر بهانه‌ی به خاک پاکستان تجاوز نظامی کرده، اما هر دو طرف در بیانات خود به احترام به تمامیت ارضی یکدیگر تأکید داشته و با دوست و برادر خطاب کردن یکدیگر ناگزیری خود را برای نابودی دشمنان شان که در خاک همسایه پناه گرفته است، بیان کرده اند. از طرف دیگر در حملاتی که ایران و پاکستان انجام دادند هیچ یک از شهروندان خود آن دو کشور آسیب ندیده و در ایران اتباع پاکستان و در پاکستان نیز اتباع ایرانی کشته شدند. ایران بلا فاصله پس از حمله این موضوعات نشان می‌دهد که دو کشور مشکلی ذات‌البینی با یکدیگر نداشته و برای تأمین امنیت ملی خود تلاش کردند که مخالفین خود را در یک جای دیگر نابود کنند. از همین جهت انتظار نمی‌رفت که قضیه میان دو کشور به وضعیت خطرناک‌تر و بحرانی تصاعد کند.

همسویی دو کشور در قبال بلوچ‌ها

موضوع دیگری که دلالت بر بحرانی نشدن روابط دو کشور بر اثر حملات متقابل گذشته  دارد، همسویی هر دو کشور در قبال وضعیت و سرنوشت بلوچ‌ها است. بلوچ‌ها که در پاکستان در ایالت بلوچستان و در ایران در ولایت سیستان و بلوچستان اکثریت مطلق جمعیتی را از آن خود دارند؛ به صورت کلی خواهان تشکیل کشوری مستقل بلوچستان می‌باشند. البته بلوچ‌های پاکستان این داعیه را به‌صراحت بیان داشته و برای تحقق آن حرکت‌های سیاسی- نظامی از جمله «ارتش آزادی‌بخش بلوچ» و “جبهه آزادی‌بخش بلوچ” را تشکیل داده اند. در ایران نیز بلوچ‌ها هرچند مانند بلوچ‌های پاکستان به‌صراحت داعیه استقلال‌خواهی بلند نکرده اند اما برای تحصیل حقوق سیاسی و اجتماعی مورد نظر خود از دولت مرکزی ایران که حاضر به اعطای آن نیست، جبهه‌های نظامی از جمله جنبش جندالله که قبلاً عبدالمالک ریگی رهبر آن بود که توسط دولت ایران دستگیر و اعدام گردید و اکنون انصارالفرقان و جیش العدل را تشکیل داده اند. هرچند ایران پاکستان را گاهی تلویحاً متهم به حمایت از جنبش‌های بلوچ می‌کند اما قدر مسلم آنست که هرگونه فعالیت سیاسی بلوچ‌ها که منجر به رشد جایگاه سیاسی و اجتماعی آنها شود، به زیان هر دو کشور تمام خواهد شد؛ زیرا بلوچ‌ها همانند کردها نهایتاً خواهان وحدت و تشکیل کشوری واحد و مستقل می‌باشند چیزی که به‌ضرر هر دو کشور ایران و پاکستان خواهد بود. از همینرو هر دو کشور بلوچ‌ها را تحت فشار قرار داده و اجازه هرگونه تحرک سیاسی و نظامی خواه در پاکستان یا ایران را به آنها نمی‌دهند. در این راستا حتی هر دو کشور برای جلوگیری از بروز آمال استقلال‌خواهانه منطقه بلوچ‌نشین را عقب مانده نگهداشته اند در صورتی در هر دو کشور منطقه بلوچ‌نشین از ظرفیت‌های توسعه‌ای خوبی برخوردار می‌باشد. مثلاً منطقه بلوچستان دارای ذخایر قابل ملاحظه نفت و گاز و طلا و سایر منابع معدنی می‌باشد. بنابر این قابل تصور نیست که روابط دو کشور ایران و پاکستان بر سر دفاع از بلوچ‌ها تیره و بحرانی شود. حتی اگر خیلی تیوری توطئه‌پردازی نشود، اقدامات نظامی دو کشور قسمی هماهنگ شده در راستای سرکوب بلوچ‌ها می‌تواند باشد؛ زیرا مدیریت فوری قضیه و اذعان وزیران خارجه دو کشور بر سر توافق بر ایجاد نقشه‌راه جدید بر تشریک مساعی بیشتر در مقابل آنچه هر دو کشور مبارزین بلوچ را تروریست می‌خوانند، قضیه را مشکوک نشان می‌دهد. بااینکه نمی‌توان در مورد صحت و سقم این تیوری چیز بیشتری گفت اما قدر مسلم این است که هرچه مبارزین بلوچ از هر ناحیه‌ای ضربه‌ بخورند به نفع دولت‌های مرکزی دو کشور ایران و پاکستان قابل ارزیابی است.

نتیجه‌گیری

جدا از موضوع دخالت ایران در کشورهای خاورمیانه، انجام حملات نظامی به خاک پاکستان بحث عجیب و غیرقابل پیش‌بینی بود. قصد ایران از آن حمله هرچه بود چه برای مصرف داخلی و چه به رخ کشیدن توان تهاجمی و موشکی، واکنش پاکستان اما قاطع و بالمثل و به‌لحاظ حیثیتی به‌جا بود. بااینکه حمله ایران به پاکستان با محاسبه حمله به کشورهای ناتوان و درگیر بحران عراق و سوریه انجام شد اما احتمال اینکه کشور به‌لحاظ نظامی قدرتمند و هسته‌ی چون پاکستان وارد یک درگیری سـطح کلان با آن ایران شود خارج از تصور نبود یا حتی کمتر از آن به تیرگی روابط دو کشور در درازمدت می‌انجامید. با وجود این احتمالات، بنا به دلایل چندی که در این نوشتار ارائه شد، روابط دو کشور بسیار عمیق و مستحکم‌تر و همسوتر از آن است که چنین رویدادی موجب خدشه‌دار شدن آن شود. حتی این حملات بهانه‌ی هم شد بر اینکه دو کشور فکرهای بهتری برای مدیریت اوضاع منطقه بلوچستان کنند. حتی به‌لحاظ داخلی اگر برای مصرف داخلی به این صورت که دولت ایران مثلاً برای گرفتن انتقام خون مردم خود حتی حاضر است به‌خاک کشور قدرتمند و هسته‌ی چون پاکستان حمله کند. این طرف برای پاکستان نیز قضیه مفید تمام شد. حکومت پاکستان که شدیداً تحت فشار داخلی قرار دارد با پاسخ کوبنده‌تر به ایران موقعیت و قدرت خود را به مردم خود نشان داده و اندکی نزد افکار عامه موقعیت خود را افزایش داد. البته که این زد و خورد بااینکه در کل امری ناپسند آنهم میان دو کشور اسلامی می‌باشد، نتیجه منفی دیگری هم در پی دارد اینکه حمله به قلمرو یک کشور به هر بهانه‌ی می‌تواند رویه غلط نقض حریم هوایی کشورها را تبدیل به یک قاعده کرده و به اصل حقوقی- سیاسی حاکمیت کشورها صدمه وارد کند. همچنین در صورت تداوم این چنین حملات امکان درگیری مستقیم در منطقه را افزایش داده و وسیله‌ی شود برای قدرت‌های طماع جهانی تا از چنین آب‌های گِل‌آلودی ماهی مراد خود را صید کنند. با توجه به این برایند به کشورهای منطقه پیشنهاد می‌شود که اولاً هر دو کشور حقوق شایسته بلوچ‌ها را به آنها بدهند تا هرگونه زمینه شورش‌گری توسط بلوچ‌ها از هر دو کشور برداشته شود. ثانیاً مطابق به اصل حسن‌ همجواری، در آینده از هرگونه اقدام تحریک‌آمیزی جلوگیری کرده و مسائل فی‌مابین را از طریق گفتگو و مذاکره حل نمایند.

قابل یادآوری است که در افغانستان نیز به‌خصوص در ولایت نمیروز قوم شریف بلوچ زندگی می‌کنند که به فضل خدا ایشان با دیگر اقوام افغانستان در زندگی مشترک مسالمت‌آمیز  به‌سر می‌برند. همچنین بالینکه بلوچ‌های افغانستان کمتر مشکلی با حکومت مرکزی دارند؛‌ زیرا حکومت‌های مرکزی افغانستان همواره جایگاه لازم مطابق به شأن آنها را در ساختار دولت حفظ کرده است؛ اما سرکوب هرنوع فعالیت بلوچ‌ها توسط دو کشور ایران و پاکستان، شاید موجبات قهر اعتراض بلوچ‌های افغانستان را نیز در پی داشته باشد که آنگاه قضیه شکل سه جانبه به‌خود خواهد گرفت. لذا به بلوچ‌های افغانستان توصیه می‌شود که از دخالت در چنین قضایایی که پای افغانستان را به معرکه باز کند، اجتناب کنند. هکذا نکته قابل ذکر دیگر این است تقدیر از موضع بی طرفانه امارت اسلامی و دعوت کردن هر دو کشور به خویشتند‌اری توسط امارت اسلامی است. همچنین اینکه امارت اسلامی از هر دو کشور خواست که در شرایط کنونی که منطقه پس از جنگ بیست ساله در افغانستان نفس راحت می‌کشد، آغازگر یک درگیری دیگری نباشند،  نشان از دید عمیق و حاکی از نگاه صلح‌جویانه توسط امارت اسلامی به منطقه دارد. در این خصوص برای امارت اسلامی نیز پیشنهاد می‌‌گردد تا در چنین موضوعات با حفظ موضع بی‌طرفی نقش فعال داشته و به‌عنوان طرف ثالث‌باالخیر نقش پررنگ‌تری ایفا کند.

منابع

[۱]. سایت تابناک، «حمله موشکی و پهپادی سپاه به گروهک جیش الظلم در خاک پاکستان/ واکنش پاکستان به حملات موشکی ایران»، تاریخ نشر: ۲۶/۱۰/۱۴۰۲، قابل دسترسی:

https://www.tabnak.ir/fa/news

[۲]. فارسی بی بی سی، «پاکستان «نقض حریم‌هوایی» خود در «حمله ایران به جیش‌العدل» را به‌شدت محکوم کرد»، تاریخ نشر: ۲۶/۱۰/۱۴۰۲، قابل دسترسی:

https://www.bbc.com/persian/articles/c4ny1mx8vz8o

[۳]. سایت فارس نیوز، «امیرعبداللهیان خطاب به همتای پاکستانی: حاکمیت و تمامیت ارضی پاکستان قویا مورد توجه ماست»، تاریخ نشر: ۲۷/۱۰۱۴۰۲ قابل دسترسی:

https://farsnews.ir/news

[۴]. سایت یورونیوز،‌ «اسلام‌آباد در واکنش به حمله سپاه به خاک پاکستان: سفیر ایران فعلا اجازه بازگشت ندارد»، تاریخ نشر: ۱۷/۱/۲۰۲۴ قابل دسترسی:

https://parsi.euronews.com/2024/01/17/pakistan-says-iran-violated-airspace-killing-two-children

[۵]. سایت بی‌بی‌سی. «حمله پاکستان به مناطق مرزی ایران؛ انگیزه پاکستان چه بود و مسیر تحولات آتی چیست؟»، تاریخ نشر ۱۸/۱/۲۰۲۴، قابل دسترسی:

https://www.bbc.com/persian/articles/cll7l16gn2do

[۶]. درخلال دو ماه جیش العدل دو حمله خونین به راسک انجام داد که در حمله اولی ۱۲ کشته و در حمله دومی ۱ کشته برجای گذاشت.

[۷]. سایت یورونیوز. «وزارت خارجه ایران در واکنش به حمله پاکستان اقدام کشور «دوست و برادر» را محکوم کرد»، تاریخ نشر: ۱۹/۱/۲۰۲۴ قابل دسترسی:

https://parsi.euronews.com/2024/01/19/statement-of-the-ministry-of-foreign-affairs-of-iran-on-pakistans-attack

[۸]. سایت ایران انترنشنعل. «نماینده سراوان: سپاه به جایی متروکه در پاکستان حمله کرد اما پاکستان به روستای پرجمعیت ما»، تاریخ نشر: ۲۸/۲/۱۴۰۲ قابل دسترسی:

https://www.iranintl.com/202401188848

[۹]. سایت رایود فردا. «مقام امنیتی پاکستان: به هر گونه ماجراجویی از طرف ایران با قدرت پاسخ می‌دهیم»، تاریخ نشر: ۲۸/۱۰/۱۴۰۲ قابل دسترسی:

https://www.radiofarda.com/a/32780807.html

[۱۰]. سایت دویچه‌وله. «مقام امنیتی پاکستان: به هرگونه ماجراجویی ایران پاسخ می‌دهیم»، تاریخ نشر: ۲۸/۱۰/۱۴۰۲ قابل دسترسی: https://www.dw.com/fair/%D9%85%D9%82%D8%A7%D9%85%D8%A7%D9%85%D9%86%DB%8C%D8%AA%DB%8C%D9%BE%D8%A7%DA%A9%D8%B3%D8%AA%D8%A7%D9%86%D8%A8%D9%87%D9%87%D8%B1%DA%AF%D9%88%D9%86%D9%87%D9%85%D8%A7%D8%AC%D8%B1%D8%A7%D8%AC%D9%88%DB%8C%DB%8C%D8%A7%DB%8C%D8%B1%D8%A7%D9%86%D9%BE%D8%A7%D8%B3%D8%AE%D9%85%DB%8C%D8%AF%D9%87%DB%8C%D9%85/a-68022350

[۱۱]. سایت یورونیوز. «وزارت خارجه ایران در واکنش به حمله پاکستان اقدام کشور «دوست و برادر» را محکوم کرد»، تاریخ نشر: ۱۹/۱/۲۰۲۴ قابل دسترسی:

https://parsi.euronews.com/2024/01/19/statement-of-the-ministry-of-foreign-affairs-of-iran-on-pakistans-attack

[۱۲].

[۱۳]. سایت بی‌بی‌سی. تنش در روابط تهران و اسلام‌آباد؛ گفتگوی تلفنی وزیران خارجه دو کشور و تاکید بر «ازسرگیری کامل» روابط، تاریخ نشر: ۲۹/۱۰/۱۴۰۲ قابل دسترسی

https://www.bbc.com/persian/articles/c03y35yqvz0o

[۱۴]. سایت بی بی سی. تفاهم پاکستان و ایران برای گسترش همکاری امنیتی پس از حملات موشکی، تاریخ نشر ۹/۱۱/۱۴۰۲ قابل دسترسی:

https://www.bbc.com/persian/articles/cg6d5wr1p4ko

[۱۵] .سایت دیپلوماسی ایرانی. گذشته، حال و آینده روابط ایران و پاکستان. تاریخ نشر ۱/۱۰/۱۳۹۳ قابل دسترسی:

https://farsnews.ir/news/13930929001286/%DA%AF%D8%B0%D8%B4%D8%AA%D9%87%D8%AD%D8%A7%D9%84%D9%88%D8%A2%DB%8C%D9%86%D8%AF%D9%87%E2%80%8C%DB%8C%D8%B1%D9%88%D8%A7%D8%A8%D8%B7-%D8%AF%D9%88-%DA%A9%D8%B4%D9%88%D8%B1%D9%90-%D8%A7%DB%8C%D8%B1%D8%A7%D9%86-%D9%88-%D9%BE%D8%A7%DA%A9%D8%B3%D8%AA%D8%A7%D9%86

 

تأثیر برخورد‌های نظامی متقابل ایران و پاکستان بر روابط دو کشور

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

Scroll to top