مقدمه
بعد از تظاهرات و خشونتها در اوکراین، وکتور ینوکوویچ رئیس جمهور این کشور به روسیه فرار کرد و مظاهره کنندهگان اپوزیسیونی، که حمایت غرب و آمریکا را با خود دارند، به قدرت رسیدند.
بعد از این تحولات، نیروهای روسی شبه جزیرۀ کریمیا در اوکراین را تصرف کردند و در یک نظرخواهی عمومی بتاریخ ۲۵ حوت ۱۳۹۲ خورشیدی، ۹۶ درصد باشندهگان کریمیا، خواهان پيوستن به روسیه شدند که این کار با عکس العمل سخت ناتو و امریکا نیز روبهرو گرديد.
اما حامد کرزی رئیس جمهور افغانستان از پیوستن کریمیا به روسیه پشتیبانی کرد. آقای کرزی در دیدار با شماری از اعضای کانگریس امریکا در کابل گفت که افغانستان به اراده و خواست ملتها و فیصله در مورد تعیین سرنوشت مردم کریمیا احترام دارد.
وی افزود که مردم کریمیا تصمیم خود را در رفراندمى که اخيراً در کریمیا برگزار شد، واضح کردند که کریمیا بخشی از خاک روسیه است و افغانستان به آن احترام دارد.
مقامات امریکایی پذیرش رئیس جمهور کرزی، شبه جزیرۀ کریمیا را به حیث خاک روسیه نادر خواندند و بر این موضع گیری حامد کرزی ابراز تأسف کردند.
اما اینکه افغانستان از متحدین امریکا و ناتو به شمار میرود، چرا موقف یاد شدۀ رییس جمهور، مخالف با موقف متحدینش است؟ و این موقف چه تأثیراتی را از خود به جا میگذارد؟ آقای داکتر صالحی متخصص روابط بین الملل در پاسخ پرسشهای مرکز مطالعات استراتژیک و منطقوی، بر تیره شدن روابط امریکا و افغانستان روشنی انداخته است:
تیرهگی روابط میان افغانستان و امریکا
روابط رئیس جمهور افغانستان بعد از انتخابات دوم ریاست جمهوری افغانستان به سردی گرایید و رئیس جمهور اوباما، به دلیل برداشت وی از وجود فساد گسترده در حکومت آقای کرزی، تلاش ورزید تا از رقیبان آقای کرزی حمایت کند و پس از همان زمان روابط بین دو طرف سردتر شد.
خراب شدن روابط بارک اوباما و حامد کرزی در اوایل به صورت مخفی و پنهان بود، اما از دو سال بدینسو علنی شد. بالخصوص در یک سال اخیر در موضوع امضای قرارداد امنیتی میان افغانستان و ایالات متحدۀ امریکا روشن شد و بعد از آن رئیس جمهور در هر فرصتی که میتواند، بر متحدین غربی خود حمله میکند. در بعضی از موارد حضور کشورهای غربی در افغانستان را اشغال نامید و در بعضی از موارد هم آنرا حضور استعماری نامید.
اینکه شماری از مردم این اظهارات رئیس جمهور کرزی را مستقل بودن افغانستان در سیاست خارجی خود می داند، استقلال به معنای خراب کردن روابط با کشورهای دیگر نیست، بلکه استقلال به این معنا است که یک فرد در روشنایی مصالح و منافع ملی خود تصمیم بگیرد و متأثر از فشار داخلی و خارجی نباشد، در حالی که دولت افغانستان هم در داخل تحت تأثیر نیروهای اجتماعی قرار دارد و در خارج هم در موقعیتی نیست که بتواند با متحدین درازمدت خود حرفهایی را مطرح کند که به روابط با آنها صدمه وارد کند. استقلال در مفهوم امروزی نسبی است و استقلال مطلق وجود ندارد، چون در شرایطی کنونی جامعۀ جهانی تبدیل به یک دهکده شده و همه با هم وابسته است.
از سوی دیگر، دولت ایالات متحدۀ امریکا به دنبال آن است که کشورهای زیادی از موضع گیری هایش در سطح جهانی حمایت کند و بالخصوص از دوستان نزدیک خود این انتظار را ندارد تا مواضعی را اتخاذ نمایند که برخلاف همان انتظارات مشترک هر دو طرف باشند. اما مهم این نیست که امریکا چه انتظار دارد، مهم این است که منافع ملی افغانستان در کجا است، افغانستان در چه موقعیتی است. روابط افغانستان با جهان چگونه باشد تا اینکه بتواند از امکانات جهان برای توسعۀ اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی خود استفاده کند.
مسئلۀ کریمیا نیز بیش از اینکه یک مسئلۀ حقوقی باشد یک مسئلۀ سیاسی است و روسیه تلاش دارد که بیش از این نباید در برابر غرب کوتاه آمد و تا یک جایی باید ایستاد شود، اما اینکه رئیس جمهور افغانستان در شرایطی که بسیاری از امکانات سیاسی، اقتصادی، فرهنگی و امنیتی افغانستان از کشورهای غربی تأمین میگردد، در کنار روسیه ایستاد میشود، جای سوال دارد. چون افغانستان در شرایط کنونی به همکاری جامعۀ جهانی در ابعاد مختلف نیازمند است.
در مسئلۀ کریمیا کشورهای زیادی یا سکوت کردند و یا موضع غیر جانبدارانه را اتخاذ نمودند، اما اینکه رئیس جمهور افغانستان یک موضع صد در صد علیه غرب و ایالات متحدۀ امریکا را اتخاذ نمود، شاید یک حرکت دیپلوماتیک و تأمین کنندۀ منافع افغانستان نباشد.
اما با توجه به اینکه دورۀ رئیس جمهور افغانستان به پایان رسیده است، تأثیری چندانی نخواهد گذاشت و دولتهای غربی نیز بیشتر به آن توجه نخواهند کرد، اما به هر حال از نظر روانی ممکن است امریکا را بیشتر مأیوس کند.
موضع گیری اخیر ناشی از زیادهخواهی امریکا در قبال کرزی
اما عبدالله الهام جمالزی ناظر مسائل سیاسی موضع گیری اخیر رئیس جمهور را حق او می داند و آنرا ناشی از خودخواهی و زیاده خواهی امریکا تلقی می کند. آقای جمالزی عوامل و پیامدهای موضع گیری اخیر حامد کرزی را در پاسخ پرسش های مرکز مطالعات استراتژیک و منطقوی تحلیل کرده است:
به نظر من لازم نیست که افغانستان در سیاست خارجی خود از امریکا و ناتو حمایت کند. اظهارات رییس جمهور حامد کرزی مانند همیشه استفاده از ابزار دیپلوماسی عمومی که در دست خود دارد، است. هر چند این اظهارات رییس جمهور نظر رسمی دیپلوماسی افغانستان نبود اما پیامی روشنی را به ایالات متحده به همراه داشت. هر چند درگیر شدن در موضوعات مهم مانند کریمیا به نفع افغانستان نیست، اما رئیس جمهور با این موضع گیری خود نشان داد که باآنکه در شرایط کنونی رویارویی با هیچ طرفی از جمله غرب به نفع افغانستان نیست، اما خواستار مستقل بودن در عرصه های مختلف است.
جنگ تبلیغاتی که در چند سال اخیر از سوی مطبوعات غرب علیه رییس جمهور کرزی به راه انداخته شده بود و در کنار آن سیاست های خودخواهانۀ کاخ سفید علیه رئیس جمهور کرزی باعث شد، تا همچو چرخشی در سیاست رئیس جمهور کرزی به وجود بیاید، با وجودیکه این چرخش یک تاکتیک است.
طوریکه امریکا می خواست به منافع افغانستان صدمه وارد کند و از راههای مختلف رئیس جمهور کرزی را وادار به متابعت از سیاستهای خود میکرد؛ کرزی هم با استفاده از فرصتهای در دست داشته اش در دیپلوماسی عمومی به جواب دادن خواستههای آنان پرداخت. رئیس جمهور در سالهای اخیر سکوتی را که در قبال سیاستهای امریکا و ناتو اختیار کرده بود، کنار گذاشت که بیشتر از روی ناچاری رییس جمهور بود.
در موضوع کریمیا نیز رئیس جمهور خواست تا نشان دهد که در سیاست خارجی خود مستقل است و حتمی نیست که در هر موضوع تابع نظر غرب و بخصوص امریکا باشد، طوریکه رئیس جمهور خودش نیز گفته است، در آن صورت این روابط شکل اشغال را به خود می گیرد.
اما از نظر دیپلوماسی این موضع گیری رئیس جمهور تنها یک نظر بود و نظر رسمی دیپلوماسی افغانستان نیست. در همین حال حق رئیس جمهور است که در دیپلوماسی عمومی نظر خود را هر طوریکه بخواهد بیان کند، این موضوع گیری رئیس جمهور افغانستان به معنی این نبود که افغانستان کریمیا را، طوریکه روسیه می خواهد، به رسمیت شناخت. رئیس جمهور در سخنان خود از کلماتی مانند احترام به تصمیم ملتها کار گرفته است و تنها رساندن پیامی به امریکا و غرب است. انگیزۀ این موضع گیری رساندن پیام به زیاده خواهی و خودخواهی غرب در قبال افغانستان بوده و نشان داد که افغانستان می خواهد استقلالیت خویش را داشته باشد و سیاست های دیگران بر این کشور تحمیل نشوند، چیزی که در سال های گذشته در سیاست امریکا مشاهده می شد.
این موضع گیری رئیس جمهور تأثیر خاصی را نیز به دنبال نخواهد داشت، چون این یک ابرازنظر تبلیغاتی بوده و هدف آن پیام دادن به غرب و ادامۀ سیاستی است که رئیس جمهور در سال های اخیر علیه امریکا اتخاذ کرده، است. اگر تأثیری نیز بجا می گذارد، شاید تأثیر خوبی برای سیاست های آقای کرزی باشد.
حامد کرزی از یک سو نشان داد که برای مستقل بودن خود در سیاست خارجی تلاش می ورزد و از سویی هم تلاشی بود برای ادامه دادن تأثیرگذاری در بگومگوهای اخیر میان خودش و امریکا.
امریکا می خواهد که افغانستان در سیاست خارجی خود از آمریکا و ناتو حمایت کند، اما هیچ کشور، هیچ حکومت و هیچ دولتی نمیخواهد تابع یک طرف خاص در سیاست های خود، به ویژه در سیاست خارجی خود باشد، افغانستان هم از روی مجبوریت خواستار امریکا، ناتو و جامعه جهانی برای غلبه بر مشکلات خود شده بود؛ اما چون امریکا و غرب در این حمایت و کمکها اهداف خود را نیز دنبال می کند، امر طبیعی است که گاه گاه تلاش تحمیل کردن سیاستهای خود بر افغانستان را نیز دارد و در مقابل رئیس جمهور کرزی از ابتدا این تلاش را داشته است تا مستقل بودن خود را در اعمال خود ثابت نماید و این تلاش را در سالهای اخیر شدت بخشیده و خواسته است تا امریکا را وادار به گوش فرادادن حرف های افغانستان نماید.
پایان