توسط: مرکز مطالعات استراتژيک و منطقوی
یادآوری: نسخۀ PDF این تحلیل را از اینجا دانلود نمایید.
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
آنچه درین شماره میخوانید:
• منع دانشجویان دختر از تحصیل و پیامدهای آن
• مقدمه
• دلایل مشروعیت تعلیم زن از منظر اسلام
• پیامدهای داخلی وخارجی
• پیامدهای داخلی
• پیامدهای خارجی
• نتیجه
• مراجع
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
مقدمه
به تاریخ ۲۹ قوس سال جاری مکتوبی راجع به منع ورود دختران به پوهنتونها از سوی وزارت تحصیلات عالی به تصویب کابینه امارت اسلامی به نشر سپرده شد که واکنش های ملی و بین المللی را در پی داشت.
شیخ الحدیث ندا محمد ندیم سرپرست وزارت تحصیلات عالی امارت اسلامی در گفتگوی تلویزیونی به توضیح و دلایل آن پرداخته گفت: « در نظام تحصیلی منکرات وجود داشت و مسؤولان تعهد کردند که این مشکلات حل میشود اما نشد، چون نظام ما اسلامی است شرایط هم باید اسلامی باشد». وی افزوده گفت: « ما مجبور شدیم تا نظر به تقاضای دینی و افکار ملت مسلمان تحصیل دختران دوره پوهنتون را تا امر ثانی به تعویق بیاندازیم». چندی پیش سرپرست وزارت امر به معروف خالد حنفی طی یک سخنرانی، علوم را به علم دینی و عصری تقسیم نموده کسب علوم عصری را مباح گفته بود. در حالی که جمهور علما کسب علوم عصری خصوصا علومی که جامعه به آن ضرورت دارد و باعث پیشرفت جامعه میشود را فرض کفائی عنوان میکنند.
در پیوند به این مسئله بعضی از کشورهای اسلامی چون عربستان سعودی، ترکیه و بسیاری از شخصیتها، انجمنها، اتحادیهها و فعالان عرصه دعوت اسلامی در داخل و خارج از افغانستان واکنش نشان داده، این عمل امارت اسلامی را مخالف اصول و ارزشهای اسلامی عنوان کردند. که میتوان به بیانات شیخ الازهر دکتور محمد طیب، اتحادیه علمای اسلام، رابطه عالم اسلامی و بسیاری از علمای موثق جهان اسلام اشاره نمود.
پیش از این نیز امارت اسلامی در نخستین روزهای روی کار آمدن، مکتب های متوسطه و لیسه را به روی دختران دانش آموز بست و وعده سپرده بود که به زودی دروازه مکتب را به روی دانشآموزان دختر باز خواهد کرد. اما با گذشت بیش از یک سال هیچ تصمیمی در مورد بازگشایی مکاتب دخترانه اتخاذ نشده است.
این خبر در حالی نشر می شود که حدود ۲۰۰ هزار تن از دانشجویان کشور را دختران تشکیل میدهند. علاوه بر این بعد از روی کار آمدن امارت اسلامی، حدود ۴۰٪ از پوهنتونهای خصوصی در کشور به دلیل مشکلات مالی سقوط کردهاند.
در این نوشته به چگونگی تحصیلات عالی در سایه امارت اسلامی، دلائل مشروعیت تعلیم زنان از منظر اسلام، چرایی بسته شدن پوهنتون ها به روی دختران دانشجو و پیامدهای آن خواهیم پرداخت.
تحصیلات عالی در سایه امارت اسلامی
هرچند اعضای امارت اسلامی را تعلیم دیدههای مدارس دینی تشکیل میدهند و اغلب آنها به خواندن و نوشتن دسترسی دارند. ولی با آنهم از بدو حکومت داری باور آنها نسبت به آموزش به شکل عصری آن خصوصا تحصیل دختران در هالهای از ابهام قرار داشته است. طوریکه در سه سال اول حکومت داری در سال ۱۳۷۸ فیصدی دانش آموزان دختر به ۷ درصد تنزیل گزارش شده است و در مدت ۵ سال قدرت شان، گذشته از تحصیلات عالی به دختران بالاتر از صنف ششم اجازه تعلیم را نداده بودند. با آنکه اذعان داشتهاند که مخالف تحصیل دختران نیستند. اما چه در سال های ۱۹۹۶ الی ۲۰۰۱ و چه اکنون دروازه ی پوهنتونها به روی دختران عملا بسته است.
این در حالی است که با سقوط دولت جمهوریت و روی کار آمدن امارت اسلامی اشتراککنندگان امتحان کانکور کاهشی در حدود ۵۰٪ درصد را نشان میدهد؛ تعداد مشارکین دختر و پسر حدود ۱۰۶ هزار تن در امتحان کانکور سال ۱۴۰۱هجری خورشیدی گفته شده است، در حالی که تعداد اشتراک کننده گان کانکور ۱۴۰۰ تقریبا به ۱۸۰ هزار داوطلب که ۸۰ هزار آن را دختران تشکیل میداند، میرسید.
طبق آخرین آمارها تعداد محصلین در ۴۰ پوهنتون دولتی و۱۴۰ پوهنتون خصوصی به ۵۰۰ هزار محصل می رسید که درین میان حدود نزدیک به ۲۰۰ هزار تن آن را دانشجوان دختر تشکیل میداد. بناء از این ناحیه و در صورت حذف دختران دانشجو از پوهنتون ها، در تعداد دانشجویان کاهش ۴۰ درصدی دیگری نیز ایجاد خواهد شد.
از طرف دیگر در پیوند به حکم منع دختران دانشجو، نه تنها هزاران دختر دانشجو در مقاطع مختلف تحصیلی ( لیسانس، ماستری و دکتورا ) در کشور را بی سرنوشت ساخته بلکه باعث شده است مبنی بر محرومیت دختران از تحصیل، صدها محصل پسر و دهها استاد از پوهنتونهای مختلف کشور اعتصاب واستعفاء نموده از رفتن به پوهنتونها ابا ورزند. این عملکرد ادعای ترک وظیفهی استادانی که طبق آمارها به ۲۰۰ تن میرسد، را نیز توجیه میکند و گویا نوع نگرشی که نسبت به تحصیل دختران وجود دارد، وضعیت تحصیلی در کشور را همانند دههی نود به عقب خواهد راند.
دلایل مشروعیت تعلیم زن از منظر اسلام
زنان به عنوان یک قشر آسیب پذیر در جوامع انسانی همواره قربانی افراط و تفریط از سوی حکومت ها قرار داشتهاند. طوریکه قبلا در سال ۲۰۰۴میلادی حکومت فرانسه قوانینی را وضع کرد که دختران حجاب دار از رفتن به پوهنتونها منع شده بودند و اکنون سرپرست وزارت تحصیلات عالی امارت اسلامی یک دلیل منع دختران به پوهنتون را کم توجهی در حجاب بعضی از دانشجویان مطرح می کند. با آنکه امارت اسلامی تا هنوز کدام دلیل موجه نسبت به منع تعلیم زنان از منظر دین مبین اسلام مطرح نکرده است. اما نظر به اظهارات برخی مسؤولین امارت اسلامی، چگونگی فهم و برداشت فقهی مسؤولین از نصوص شرعی می تواند یک عامل عمدهی ممانعت دختران دانشجو از تحصیل باشد. طوریکه سرپرست وزارت امر به معروف طی سخنرانی علوم را به بخش دینی و عصری تقسیم نموده کسب علوم عصری را مباح حکم نموده بود، بر بنیاد کتاب معتبر فقه حنفی (رد المختار) آن علوم و فنون که در زندگی برآن نیاز است به اندازه کفایت فرض گفته شده و جمهور فقها نیز به فرض کفایی بودن علوم عصری که ضمن رفع نیازمندیها در پیشرفت جامعه نقش دارند نیز اتفاق نظر دارند، حقا که جامعه ما به کسب علوم عصری شدیدا نیاز دارد.
افزون بر این دین مبین اسلام برای زنان ضمن آزادی در عرصههای مختلف زندگی چون عبادات، معاملات، تصرفات و برابری در تعین تکلیف و مسؤولیت امر به معروف و نهی از منکر با مردان، برابر و مساوی خطاب می کند. همچنان برای اصلاح فرد، خانواده و جامعه و ضرورتهای اجتماعی و خانواده گی او را نیز به تعلیم و تربیت ترغیب نموده در طلب علم میان آنان و مردان هیچ فرقی قایل نگردیده است.
الله جل جلاله در آیات نخستین خویش بشریت را به لفظ (اقرأ) خطاب نموده همواره انسانیت را به تعلیم و تعلم، خواندن و نوشتن و معرفت اندوزی تشویق کرده است. اهل علم را نسبت به کسانیکه علم ندارند برتری داده از طرفی علم را مایه شناخت و معرفت خود برای بشریت معرفی کرده از سویی دیگر شالودهی وصول به درجات والای بندگی خویش را با آیه ی مبارکه ﴿إِنَّمَا يَخْشَى اللَّهَ مِنْ عِبَادِهِ الْعُلَمَاءُ﴾ ویژهی علما بیان نموده است.
پیامبر اکرم صلی الله علیه وسلم نیز ضمن اینکه کسب علم را بر مرد و زن مسلمان فرض میفرمایند، علما را وارث انبیا دانسته است. فضیلت علما را گاه به فضیلت آفتاب نسبت به سایر ستاره گان و گاه بر فضیلت خود نسبت به سایر مردمان تشبیه نموده است. الله جل جلاله مژده میدهد که فرشتگان و اهل آسمانها و زمین حتی مور در لانهاش و ماهی در اعماق بحر بر کسانی که علم دارند و به مردم درس خیر میدهند، درود میفرستند. در همه این موارد زن در کنار مردم میباشد و هیچ استثنایی ذکر نگردیده است.
هر چند در این روزها عدهای با استناد به یک حدیث خواستهاند که منع تعلیم زنان را به اثبات رسانند و گویا اینکه در احادیث منع زنان از تعلیم و تعلم آمده است، به این حدیث جعلی پناه بردهاند: ” لا تنزلوهن الغرف ولا تعلمونهن الكتابة وعلموهن المغزل وسورة النور” ترجمه: زنان را در بالاخانهها منشانید و به آنان نوشتن یاد ندهید ولی به آنان نخ ریسی و سوره نور بیاموزید. اما ضمن اینکه در مورد صحت آن کدام سند معتمد ندارند، اغلب محدثین من جمله ابن عدی، ابن جوزی، ابن حجر، محمد بن طاهر المقدسی، ابن العدیم، علامه شیخ عسافی و… نسبت این حدیث به پیامبر معظم اسلام صلی الله علیه وسلم را رد نموده این حدیث را برخی موضعی، ضعیف، بدون سند، ویا نظر به بعضی راویان آن نسبت اش را به پیامبر اسلام صلی الله علیه وسلم درست نمیدانند، و آن را از جمله احادیث جعلی برشمردهاند.
طوریکه سنت مطهر نبوی براین مسئله تاکید می کند. شفاء عدوي یکی از دختران قبیله عدی به نوشتن بلد بود. و او دختران را در زمان جاهليت عرب نوشتن تعليم ميداد وحضرت حفصه رضي الله عنها نوشتن را قبل از ازداوج با نبي اكرم صلى الله عليه وسلم از وی می آموخت، وقتي كه ازدواج کرد از شفاء خواست که آموزش نوشتن را با او ادامه بدهد تا خط اش درست وزیبا شود و او هم چنین کرد.
در واقع آموزش خواندن و نوشتن براي كسانيكه رغبت در روايت حديث از نبي كريم صلى الله عليه وسلم را داشتند ضروري بود؛ زنان نيز درين عمل شركت داشتند. همچنین روايتهای زیادی وجود دارد که زنان مسلمان در طول تاریخ نسبت به دین و تحقیقات دینی اهتمام زیاد داشتند خصوصا در روایت احادیث شریف، علامه ابن حجر در کتاب خود فی تمییز الصحابه از زندگی ۱۵۴۳ محدثه یاد کرده و در مورد آنها گفته است: ” أنهن ثقات عالمات”؛ آنان عالم ومعتمد اند.
فعالیت زنان مسلمان تنها بر آموزش دینی و روایت حدیث خلاصه نمی شود بلکه ایشان در شعر، ادب، خط، طب، و نرسری نیز دسترسی داشتند. حضرت عایشه صدیقه رضی الله عنها تنها در علم دین و روایت حدیث دست بالا نداشتند بلکه در آداب و انساب عرب، طب و شعر نیز دسترسی داشتند. طوریکه هشام بن عروه از پدرش می گوید: من در فقه، طب و شعر داناتر از عایشه ندیدم، وقتی سؤال شد علم از کجا شد؟ جواب داد. «وقتی نبی اکرم صلی الله علیه وسلم به بیماری مبتلا میشدند، برای مداوا ایشان داکتران عرب و عجم فرستاده میشدند، و او از آنها آموخت.»
در واقع تاریخ ادب مملو از زنان مسلمانی است که در شعر و ادب دست بالایی داشتند و امام سیوطی در مخطوطه خود ( نزهة الجلساء في أشعار النساء” از ۳۷ زن شاعر نام برده است وهمچنین امام الأصفهانی در کتاب (الاغانی) از زنانی یاد نموده است که در میدانهای سیاست نقش داشته و از احزاب مورد نظر شان حمایت کردهاند خصوصا در زمان اختلاف میان حضرت علی کرم الله وجهه و حضرت معاویه رضی الله عنه.
با توجه به مطالب فوق روشن است که در آموزههای اسلام کدام نصی شرعی که زنان را از تحصیل و آموزش علم باز دارد وجود ندارد و تاریخ اسلام حتی یک مورد را هم ذکر نکرده که در آن زنان از تحصیل منع شده باشند. فقهای اسلامی چیزی را با سندی صحیح تا هنوز پیشکش نکردهاند که در آن به منع تعلیم زن پرداخته شده باشد. بلکه اسلام به زنان اجازه داده که هرچه را میخواهند از دانش متنوع، ادبیات مفید و فرهنگ مختلف کسب نمایند. حفظ کرامت و وقار زن مسلمان یکی دیگر از فرایضی است که نه تنها در وقت آموزش، بلکه در تمام عرصههای زندگی باید مصئون و محفوظ باشد.
چرا پوهنتونها به روی دختران بسته شد؟
هرچند طی اعلامیههای رسانهای امارت اسلامی بارها به مردم اطمینان داده که با تعلیم زنان مخالفتی وجود ندارد؛ و وزیر تحصیلات عالی در پی اعتراضات و نکوهشهای داخلی و بیرونی در توضیح این که چرا دروازه پوهنتونها را بستهاند گفت: « در نظام تحصیلی منکرات وجود داشت ومسؤولان تعهد کردند که این مشکلات حل می شود اما نشد، چون نظام ما اسلامی است شرایط هم باید اسلامی باشد». و او همچنین فعالیت خوابگاههای دانشجویان دختر در ولایات را خلاف غیرت افغانی و اسلامی دانسته، عدم رعایت حجاب کامل از سوی دانشجویان دختر و حضور آنان در رشتههایی که مناسب زنان نیست و به عزت و وقار آنان مساعد نیست از دلایل برجستهی تنفیذ این حکم عنوان نموده است.
این سخنان در حالی از سوی وزیر تحصیلات امارت اسلامی مطرح می شود که در آغاز روی کار آمدن امارت اسلامی نه تنها صنفهای دختران دانشجو از پسران جدا شده بود، که اوقات درسی آنان نیز تفاوت داشت؛ در برخی پوهنتونها دختران صبح و پسران بعد از ظهر به دروس خویش حاضر میشدند. و در برخی دیگر روزهای حضورشان تفاوت داشت. بعضی پوهنتونهای خصوصی مثل پوهنتون مورا، از آغاز تاسیس مخصوص دختران بود. پوهنتونهای دیگری مثل پوهنتون سلام و پوهنتون دعوت و .. نیز بخش اناثیه آنان تعمیر و صنوف جداگانهای داشت، هیچ اختلاطی میان پسران و دختران وجود نداشت.
از سویی هم مضمون ثقافت اسلامی از یک ساعت در هفته به چهار ساعت در هفته افزایش یافته و دختران ملبس به حجاب اسلامی بودند مگر تعداد اندکی از محصلین دختر که حجاب کامل را به دلیل نادانی یا سهل انگاری، درست رعایت نمیکردند. همچنان برای دختران از قبل خوابگاههای جداگانه در نظر گرفته شده بود که هیچ نوع اختلاطی را با پسران در پی نداشت. از سویی دیگر در مراکز آموزشی دختران تا صنف دوازده نه تنها هیچ نوع اختلاط وجود نداشت حتی معلمینشان نیز به جز عده اندکی از طبقه اناث بودند.
اما در پیوند به نصاب درسی؛ اگر یک دلیل ممانعت دختران از تحصیل، مشکل نصاب باشد؛ گمان نمیرود که مشکلات نصاب در حدی بوده باشد که دروازهای پوهنتونها را به روی دختران بسته نگه دارد، از طرفی رفع مشکلات و یا درج ضروریات در نصاب، نیاز به یک پروسه طویل المدت با امکانات ویژه دارد که نمی شود این معضله را در چند ماه معدود رفع کرد، ثانیا از آغاز وزارت تحصیلات عالی ریاست نصاب را برای این منظور وظیفه سپرد و هنوز هم این پروسه جریان دارد. و ثالثا نصاب تعلیمی و تحصیلی کنونی نیز چنان ترتیب نگردیده است که گویا متعلمین و محصلین را از دایره اسلام بیرون ببرد، اگر این نصاب از ناحیه اسلامی به گونهی نسبی با نصاب دیگر کشورهای اسلامی ارزیابی گردد، برتریهای قابل ملاحظهای دارد. نصاب کنونی در مکاتب و پوهنتونها نیز همانند بسیاری از عرصههای دیگر نیاز به بازنگری داشته که یک پروسه طبیعی در این زمینه میباشد، و هیچگاه تعویق و تعطیل در پروسه تعلیمیتحصیلی را نمیطلبد.
پیامدهای داخلی وخارجی
عظمت و کرامت انسان ( مرد و زن) از آموزههای ابتدایی، اساسی و ارزندهی اسلامی است که هیچگاه پیرامون آن اختلافی را نپذیرفته است. هر دو (زن و مرد) مورد خطاب الهی و پیام نخستین اسلام (اقرأ) میباشند. معرفتاندوزی و آموختن علم و دانش بر هر دو فرض میباشد. تاریخ تمدنی اسلام گواه مبرهنی بر این است که چکیده آن تقدیم شد.
محرومیت زن از تعلیم و دانش، اگر چه برای مدت کوتاهی باشد، کاروان زندگی را مدتهای مدیدی به عقب خواهد راند و جامعه انسانی را از سیر تمدنی باز خواهد داشت. این موقفی که همه اندیشمندان کشور و سایر ممالک اسلامی و جهان را به حیرت انداخت، بدون تردید پیامدهای سختی را در عرصه داخلی و بیرونی در بر خواهد داشت که به برخی از آن اشاره مینماییم:
پیامدهای داخلی
– این موقف با اظهاراتی که در رسانههای متعدد بازتاب یافت، چنین مینماید که در سطوح مختلف امارت نیز پیرامون آن اتفاق نظر نبوده و فضای بیاعتمادی را ایجاد خواهد کرد که برای امارت در این برههی زمانی چالش برانگیزتر خواهد شد.
– این موقف که در تناقض با آرای عموم مردم میباشد وهمه را شگفتزده کرده است، فضای بیاعتمادی را میان امارت و ملت بیشتر ساخته و دایره یأس و نا امیدی را در میان مردم گستردهتر میسازد.
– این موقف احتمال مهاجرتها را افزایش میدهد؛ بسیاری برای یافتن زمینه تعلیم و تحصیل برای فرزندان خویش در پی جستجوی راههای قانونی و غیر قانونی برای بیرون شدن از کشور خواهند نمود.
– این موقف سبب خواهد شد تا اقدامات مثبت امارت اسلامی در تمام عرصهها نیز نادیده گرفته شود و عوامل فساد و کاستیهای گذشته نیز به نوعی توجیه گردد.
– این موقف تنها دختران را از تعلیم و تحصیل باز نخواهد داشت، بلکه انگیزه علم و دانش را در میان تمامی اقشار پسران، والدین، استادان و معلمان که به نوعی در این پروسه اشتراک دارند، را از بین میبرد.
– این موقف همچنان در دراز مدت میتواند تاثیرات وخیمتر اجتماعی را در برداشته باشد؛ ولا جرم، گراف جهل و بیسوادی، خرافات، ارزششکنیها و جنایات در جامعه بالاتر برود.
– این موقف در تاریخ به عنوان اقدامی که در تاریخ اسلام سابقهای ندارد و توجیه شرعی، تاریخ و منطقی ندارد، ثبت خواهد گردید. و از هر منظر که به آن دیده شود برای جامعه بشری به ویژه جامعه افغانی خیری را در برنخواهد داشت و بازتابهای منفی آن به هر اندازه که این موقف به طول انجامد، بیشتر خواهد شد.
پیامدهای خارجی
– این موقف از سوی آنعده جریانها و مجامع علمی اسلامی که در آغاز امارت اسلامی، بسیار خرسندی اظهار نموده بودند و برخورد مثبت نشان دادند، به دیده تردید نگریسته شد. و در پی آن توصیاتی را از باب نصیحت خیراندیشانه به مقامات امارت اسلامی تقدیم نمودند. بدون تردید ادامه این موقف در تزلزل حمایت بیرونی با تاثیری که این مجامع در حمایت جمهور مسلمانان جهان از امارت دارند، بسیار مؤثر خواهد بود. عدم ملاقات با اتحادیه علمای جهان اسلام و اعلامیه آنان پیرامون این موضوع از همین موارد میباشد.
– این موقف عکسالعملهای کشورهای اسلامی را نیز در بر داشت و در همان آغاز اعلامیههایی را برای مراجعه این موقف صادر نمودند؛ و بدون شک این موقف تاثیر منفی بر روابط حسنه و حمایت این کشورهای اسلامی از امارت اسلامی خواهد داشت. به ویژه که کنفرانس کشورهای اسلامی از نشست خویش پیرامون این قضیه خبر داده است.
– این موقف میتواند انزوای سیاسی که امارت در آن قرار دارد را زیادتر نماید و پروسهی به رسمیت شناختن امارت را بیشتر به تعویق بیاندازد.
– این موقف در کمکهای انسانی جامعه جهانی به مردم افغانستان تاثیر خواهد گذاشت؛ از سویی افغانستان در مسیر خودکفایی اقتصادی هنوز نیازمند جامعه جهانی است و از سویی دیگر در وضعیت کنونی و زمستان سرد سال جاری مردم را به چالشهای زیادتری مواجه خواهد ساخت.
– این موقف دروازهی دیگری را گشود که به هیچ عنوان برای آینده کشور مفید نخواهد بود؛ از یک طرف دختران را از تحصیل باز داشته و از سویی دیگر مؤسسات و کشورهای غربی برای جلب دختران أفغان دروازههای خویش را باز نمودند که بدون تردید نوعی فرصت برای آنان مهیا نموده که به قول معروف «از آب گلآلود ماهی گرفتن» است.
– این موقف بر دیپلوماسی امارت اسلامی برای ایجاد روابط حسنه، اطمینان جامعه جهانی و زمینهسازی برای به رسمیت شناختن نظام کنونی تاثیر خواهد گذاشت و مشکلاتی را در این راه به میان میآورد.
نتیجه
واقعیتهای برگرفته از آیات قرآنی واحادیث نبوی، آراء و نظریات علمای موثق امت اسلامی در طول تاریخ و واقعیت کنونی جهان اسلام نه تنها اینکه بر اجازه زنان در مورد تعلیم و تحصیل ممانعت ندارد، بلکه موارد فراوانی با صیغههای مختلف زنان را در کنار مردان بدون فرقگذاری به فراگیری علم و دانش ترغیب و تشویق نموده است. در روشنی مباحث فوق، پیشنهادات زیر برای بیرونرفت از وضعیت کنونی پیشنهاد میگردد:
۱٫ علمای معاصر امت اسلامی، تحصیل زنان در عصر امروزی را یک ضرورت جدی فردی، خانوادگی و اجتماعی میدانند. این نیاز برای جامعهی افغانی بسیار مهمتر است و نباید در بازگشایی دروازههای علم ودانش در پوهنتونها و ما قبل آن کوتاهی صورت گیرد. چرا که این نیز بر مشکلات کنونی جامعه ما افزوده گردیده و وضعیت کنونی را وخیمتر خواهد ساخت؛ وخامت وضعیت امنیتی، نابسامانی، افزایش مهاجرتها، گستردهتر ساختن دایره فقر و بیکاری و وسیعتر شدن دایره جهل و نادانی در کشور را به ارمغان خواهد آورد.
.۲ وضعیت کنونی با خواست اغلب جامعه افغانی در تضاد بوده، و قاطبه ملت برای فراهمسازی محیط امن و ابزارهای تحصیل و تعلیم از سوی نظام کنونی صدای خویش را بلند کرده اند و نیاز است تا امارت اسلامی نیز در پرتو احکام شرعی محیط مناسب و امکانات لازم را در این راستا فراهم آورد.
۳٫ علما و دانشمندان کشور و مجامع علمایی در کشورهای اسلامی نیز بر این امر توصیات خویش را ارایه نمودند و راهحلهای متعددی را تقدیم کردهاند که امارت اسلامی از باب پذیرش نصیحتهای عالمان برای تسریع پروسه بازگشایی استفاده نماید، و اینچنین موارد سبب وخامت وضعیت کنونی نگردد.
.۴ امارت اسلامی باید همواره با برداشتن گامهای سنجیده، روابط خویش را با سایر کشورها و جامعه جهانی عادی ساخته و در تحکیم آن بکوشد، این مواقف که سبب تضعیف روابط با جامعه جهانی میگردد باید از حیطهی سلیقهها و باورهای فردی بیرون شود و تصامیم در روشنی احکام دین مبین اسلام، آرای علما و دانشمندان موثق، فقه اولویات و اصل شوری انجام یابد تا مشکلات و چالشهای کنونی رفع گردد نه اینکه موقفی اتخاذ گردد که مشکلی بر مشکلات جاری افزوده گردد.
۵٫ در اوضاع کنونی که کشور در یک انزوای سیاسی قرار دارد و جامعه افغانی از مشکلات اقتصادی فراوانی رنج میبرد؛ باید در ابعاد مختلف کاری و سیاستگزاری از تسامح و آسانی کار گرفته شود. تصامیم و مواقف به گونهی سنجیدهتر اتخاذ گردد تا بر مشکلات کنونی افزوده نگردد.
۶٫ علاوه بر حق تعلیم و تحصیل برای زنان، زمینههای کاری در پرتو شریعت اسلامی نیز تبیین گردد تا قشر بزرگی از جامعه که در نهادهای دولتی، خصوصی و بین المللی کارگماری شدهاند بدون سکتگی در محیط مصؤون و مطمئن کار خویش را استمرار بخشند.
۷٫ اوضاع اقتصادی بسیاری از خانوادهها در محیطهای شهری به گونهای طراحی گردیده است که اعضای خانواده ( زنان و مردان ) در رفع نیازمندیهای اقتصادی همکار میباشند، حذف زنان از عرصه کاری، مشکلات فراوانی را به بار خواهد آورد. روی این ملحوظ، نیاز مبرم بر وضع پالیسی کاری متناسب با شریعت اسلامی و حضور زنان در این عرصه میباشد، نه اینکه شرایط نا مناسب، سبب منع قشر زنان از کار گردد.
۸٫ برای جلوگیری از ایجاد فضای بد بینی، بیاعتمادی و گریز از کشور، امارت اسلامی در روشنی احکام اسلامی، آرای علمای کشور و نیاز مبرم جامعه به تعلیم، موعد بازگشایی مکاتب و پوهنتونها را اعلان نماید و در این مدت تغییراتی چون فضای مناسب، نصاب تعلیم و غیره امور مربوط را سر و سامان بخشد.
مراجع
۱. { سوره فاطر، الآیه: ۲۸}
۲٫ عبدالباقی، مصباح الله (۱۴۰۱ش)، د ښځو تعلیم د شریعت په رڼا کې، انتشارات حامد رسالت، کابل، ص ۱۴۳-۱۶۶.
۳٫ العسافي، محمد بن احمد (د ت )، الإصابة في استحباب تعليم النساء الكتابة، تقديم: معالي الشيخ الدكتورعلي بن مرشد المرشد، ص ۱۲.
۴٫ محمد الغزالی وآخرون، المرأة في الإسلام، مطبعة اخبار اليوم، القاهرة ۱۹۹۱م ص ۵۹٫
۵٫ زینب محمد فرید، تعليم المرأة العربيه في التراث وفي المجتمعات العربية المعاصرة، الانجلو المصرية، قاهرة، ص ۸-۲۷٫
i. تلویزن ملی، ویدئوکلیپ، لینك:
https://www.google.com/search?q=%D9%85%D9%88%D9%84%D9%88%DB%8C+%D9%86%D8%AF%DB%8C%D9%85+%D8%AA%D9%84%D9%88%DB%8C%D8%B2%D9%88%D9%86+%D9%85%D9%84%DB%8C
ii. الجزيرة. ” أفغانيات يتحدثن للجزيرة.. احتجاجات مكبوتة على قرار طالبان إغلاق الجامعات أمام الفتيات ” كابل، ۲۰۲۲/۱۲/۲۲ . لينك:
https://www.aljazeera.net/politics/2022/12/22/%D8%A3%D9%81%D8%BA%D8%A7%D9%86%D9%8A%D8%A7%D8%AA%D9%8A%D8%AA%D8%AD%D8%AF%D8%AB%D9%86-%D9%84%D9%84%D8%AC%D8%B2%D9%8A%D8%B1%D8%A9-%D8%A7%D8%AD%D8%AA%D8%AC%D8%A7%D8%AC%D8%A7%D8%AA
iii. CSRS، ” قضیه تعلیم دختران؛ چالش بزرگ برای امارت اسلامی ” كابل، ۱۴۰۱/۷/۱۷، لينك:
iv. اديو آزادي، ” نتایج امتحان کانکور اعلان شد؛ در میان ده برندهٔ نمرات عالی٬ هیچ دختری وجود ندارد” ، ۲۵ جدي ۱۴۰۱، لينك:
https://da.azadiradio.com/a/32116909.html
v. الجزيرة. ” أفغانيات يتحدثن للجزيرة.. احتجاجات مكبوتة على قرار طالبان إغلاق الجامعات أمام الفتيات ” كابل، ۲۰۲۲/۱۲/۲۲ . لينك:
https://www.aljazeera.net/politics/2022/12/22/%D8%A3%D9%81%D8%BA%D8%A7%D9%86%D9%8A%D8%A7%D8%AA%D9%8A%D8%AA%D8%AD%D8%AF%D8%AB%D9%86-%D9%84%D9%84%D8%AC%D8%B2%D9%8A%D8%B1%D8%A9-%D8%A7%D8%AD%D8%AA%D8%AC%D8%A7%D8%AC%D8%A7%D8%AA
vi. الجزيرة، ” حظر التعليم الجامعي على الأفغانيات.. قلق أممي وتنديد أميركي وقطر تدعو لمراجعة القرار” ، ۲۰۲۲/۱۲/ ۲۱، لينك:
https://www.aljazeera.net/news/2022/12/21/%D8%AD%D8%B8%D8%B1-%D8%A7%D9%84%D8%AA%D8%B9%D9%84%D9%8A%D9%85-%D8%A7%D9%84%D8%AC%D8%A7%D9%85%D8%B9%D9%8A-%D
vii. BBC PERSIAN، “اجرای قانون منع حجاب در فرانسه آغاز شد”، ۰۲ سپتمبر ۲۰۰۴، لینک:
https://www.bbc.com/persian/news/story/2004/09/040902_mf_headscarves
السلام عليکم….
بسیار خوب.
یک تحلیل عالی و مفید. پيشنهاد های خوب