با نزدیک شدن انتخابات، ائتلاف ها و شوری ها یکی پس از دیگری در حال شکل گرفتن است. اتحاد انتخاباتی شاید یکی از برجسته ترین این حرکت ها بوده که چندی پیش در حدود ۱۵ جریان سیاسی را همسو و متحد کرد.
اتحاد انتخاباتی افغانستان در این موافقتنامه تعهد کردند که نامزد واحدی را برای شرکت در انتخابات ریاست جمهوری آینده، معرفی خواهند کرد.
به اساس این موافقتنامه باید تصمیم گیری ها در این اتحاد به اتفاق آرأ صورت گیرد.
سران این اتحاد گفتند که در وقت معین نامزد انتخاباتی شان را معرفی خواهند کرد و پس از آن ستاد انتخاباتی را تشکیل خواهند داد که استراتیژی انتخاباتی این اتحاد را ترتیب خواهد داد.
جریانهای سیاسی عضو در اتحاد انتخاباتی افغانستان
- جمعیت اسلامی افغانستان
- حزب وحدت اسلامی مردم افغانستان
- جنبش ملی اسلامی افغانستان
- ائتلاف ملی افغانستان
- جبهه ملی افغانستان
- حزب متحد افغانستان
- حزب حقیقت افغانستان
- روند سبز
- حزب افغانستان نوین
- حزب اقتدار ملی افغانستان
- حزب عدالت و توسعه
- حزب اتحاد اقوام افغانستان
- شورای انسجام قوم عرب افغانستان
- نهاد اجتماعی ترکمن های افغانستان
- حزب وحدت اسلامی ملت افغانستان
در موافقتنامه اتحاد انتخاباتی افغانستان آمده: “این اتحاد برنامه ملی شورای همکاری را با شاخصه های اصلاحات بنیادی در ساختار سیاسی نظام، مشارکت عادلانه اقوام، توسعه متوازن و توزیع عادلانه قدرت و منابع برای حل منازعات اجتماعی را تاید میکند.”
از این رو نخبگان و رهبران سیاسی هم به خوبی دریافته اند که این بار، اگر بخواهند به میدان انتخابات رفته و از این میدان برنده بیرون شوند و یا این که دست کم، دست خالی از صحنه حذف و خارج نشوند، عزم را بر این جزم کرده اند که با همگرای و وحدت بیشتری وارد کارزار انتخاباتی شوند.
تعدادی از کارشناسان امور میگویند: اینکه مردم ما و رهبران و نخبگان سیاسی ما با هزاران خطا و اشتباه مرتکب شدن، در حال رسیدن به بلوغ و رشد سیاسی هستند و توانسته اند منافع خود را در کنار دیگران و در قالب تشکیل یک چنین اتحادها و ائتلاف های ببینند، ما به دیدۀ مثبت می نگریم.
اما آن چه که نگران کننده است، آینده و دورنمای کاری اتحادهای از این دست است. آیا محوری که این جریان ها و چهره های سیاسی، حول آن گرد هم آمده اند، آن قدر قوی است و فلسفه آن در وجود این بزرگواران نهادینه شده است که بتوانند حتی اگر در این میان، حساب و کتاب های از پیش تعین شده شان، اندکی هم با خطر مواجه شده و یا سود سنج شان خطر را نشان داده و از مقیاس نشانی شده، کمتر شود، ملی گرای و منافع مردمی، باعث شود، بمانند و از پاشیدن این اتحاد از هم و از شوراندن یکی علیه دیگری حذر کنند؟
آنچه قدر مسلم است این که ضرورت این گونه یکی شدن ها غیر قابل انکار است و این که در مدت زمان کوتاهی که به ثبت نام کاندیدان ریاست جمهوری مانده است، اعلام موجودیت اتحادی در یک چنین وسعتی، درایت سیاسی بیشتری را در فضای انتخاباتی آتی و فضای پیش از انتخابات نشان می دهد که بدون شک این تغیر مثبت استوار بر تجربه های تلخ دو دور انتخابات گذشته است که رهبران و جریان های فعال سیاسی در کشور را هوشیارتر و حساس تر از گذشته ساخته است.
اتحاد شکل گرفته است، لبخند ها هم حکایت از رضایت و خطوط مصمم چهره ها، گویای عزم و اراده ای قوی برای بردن میدان دارد. اما سوال اساسی این است که آیا این اتحاد فقط برای بردن شکل گرفته است و قرار است اگر برنده میدان باشند به نسبت و سهامی، قدرت به دست آمده را میان خود تقسیم کنند یا این که نه این اتحاد تصویرگر یک تیم کاری مشترک است که بدون در نظر داشت سهم از قدرت و منافع حاصل از برد انتخاباتی بر سر یک اجندا و برنامه و دستور العمل ملی و طراحی شده، کاری را با ابعاد و گستره ای متفاوت آغاز خواهند کرد؟ اگر به ادعای تشکیل دهندگان این اتحاد پاسخ بلی است، بدون شک باید یک برنامه قوی و ملی و همه گیر را روی دست گرفته و با این برنامه مشترک و اضافه شدن چاشنی همدلی و اتحاد، بحران افغانستان را مدیریت کرده و فضا را قدری از تشنج و شتابی که به سمت نابودی گرفته مانع شده و به ثبات و امنیت بیشتر پیوند دهند.
احمدضیاء رحیمزی نویسنده و ژورنالست افغان درین مورد میگوید: اتحادهای نظیر اتحاد انتخاباتی، امید است که فردای روزی که انتخابات به اتمام می رسد هم ادامه پیدا کند، چرا که اتحاد بعد از انتخابات، اهمیتی اگر نه حیاتی تر اما به نسبت اتحاد پیش از انتخابات مهم و حائز اهمیت است؛ چرا که بعد از انتخابات است که گروهی برندگان و گروهی بازندگان خواهند بود. اما این که چگونه برد را صیانت و حفاظت کرد و از باخت، بردی شیرین ساخت، هنرمندی ها و مهارت های می خواهد که بدون شک داشتن اتحاد و همگرای ضرورت غیر قابل انکار آن است.
تشکیل اتحاد ها و ائتلاف های انتخاباتی که در این روزها بازار آن گرم است و در کنار آن، بازار انتخابات و مبارزات انتخاباتی را نیز گرم ساخته است، و ارائه نامزد واحد انتخاباتی از جانب آنها، هرچند از این دیدگاه، مثبت ارزیابی می شود که از لست طویل کاندیدان و نامزدان در این انتخابات شاید جلوگیری نماید و از سوی دیگر هم شاید بتواند تشتت و پراگنده گی رأی دهنده گان را کمتر سازد، اما قبل از این که روی مؤثریت این اتحادها و ائتلاف ها بحث کنیم لازم است این موضوع را نیز بیاد داشته باشیم که به اساس گزارش وزارت های قوای مسلح که در مجلس هفته گذشته شورای امنیت ملی کشور مطرح گردید، نیروهای امنیتی افغان از تأمین امنیت بیش از 50 فیصد از مراکز رأی دهی درسراسر کشور عجز خود را اظهار نموده اند.
در همین حال شهر کابل اگر از یک سو شاهد تشکیل اتحاد انتخاباتی از احزاب اپوزیسیون سیاسی حکومت کنونی می باشد، از سوی دیگر شاهد جلساتی نیز است که به اشتراک و رهبری اعضای پارلمان و متنفذین قومی برخی مناطق کشور تدویر می یابد و با استناد بر نا امن بودن بیش از 50 فیصد از مراکز رأی دهی درسراسر کشور، خواهان عدم برگزاری انتخابات آینده ریاست جمهوری و تمدید دوره کاری آقای کرزی می باشد.
با توجه به این همه اگر از یکسو بعید به نظر می رسد که در شرایط کنونی افغانستان انتخابات همه گیر، آزاد، عادلانه و شفاف برگزار گردد، از جانب دیگر تحلیلگران به این باور هم اند که امتداد دوره کاری آقای کرزی و تیم همکار کنونی وی، نیز راه حل درست و سالم قضایا شمرده نمی شود.
به هر صورت، تا آنجا که حرف ما به تشکیل اتحادها و ائتلاف های انتخاباتی مربوط می گردد، اگر انتخابات آزاد، همه گیر و شامل همه مردم همه مناطق و ولایات افغانستان برگزار گردد، در آن صورت تشکیل و ایجاد چنین اتحاد ها وائتلاف ها شاید بتواند مؤثر و دارای کار آیی لازم پنداشته شود ولی این نکته را نیز نباید فراموش کنیم که در اولین اتحاد انتخاباتی که عمدتاً احزاب و گروه های مخالف حکومت فعلی کابل در آن شرکت داشتند، بیشتر روی تجمع احزاب و جریان های تمرکز صورت گرفته بود که از یک سمت و یک جهت مشخص نماینده گی می کنند و این موضوعیست که نگرانی سائر اقوام و مردم ساکن سمت های دیگر افغانستان را بر می انگیزد و از مؤثریت و کار آیی چنین اتحاد ها و ائتلاف ها نیز می کاهد.
بدون شک ائتلاف ها و اتحادهای انتخاباتی باید هم از احزاب و گروه های همفکر و هم نظر تشکیل یابند و هیچ کس نمی تواند اتحاد و ائتلافی از احزاب و سازمانهای را که دارای افکار و نظریات متضاد سیاسی باشد ، مؤفق و دوامدار تلقی کند، اما تمثیل روحیه وحدت ملی بین اقوام مختلف و باشنده گان سمت های مختلف یک کشور در هر اجتماع سیاسی و مدنی، یکی از شروط عمده و مهم برای مؤفقیت آن شمرده می شود که متأسفانه این عنصر در تشکیل اولین اتحاد انتخاباتی کم رنگ و ضعیف به نظر می رسد و این امر می تواند چانس مؤفقیت و مؤثریت این اتحاد را با درنظر داشت شرایط بحرانی کنونی کشور ما، کمتر سازد