توسط: مرکز مطالعات استراتژيک و منطقوی
یادآوری: نسخۀ PDF این تحلیل را از اینجا داونلود کنید.
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
آنچه درین شماره میخوانید:
- سرمایهگذاری ده میلیارد دالری تولید برق؛ ارزیابی ابعاد اقتصادی و سیاسی
- معرفی پروژه
- تأثیرات اقتصادی
- تأثیرات سیاسی
- موانع اجرای پروژه
- نتیجهگیری
- پیشنهادات
- منابع
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
مقدمه
برق بهعنوان عاملی اساسی برای تقویت توان اقتصادی کشورها، رشد دفاعی و صنعتی، پیشرفت اجتماعی و ثبات سیاسی محسوب میشود. افغانستان که بهتازگی از چند دهه جنگ بیرون آمده است و این جنگها و بیثباتیهای سیاسی بسیاری از زیرساختهای آن را تضعیف کرده و از سوی دیگر نظامهای حاکم فرصت نیافتند تا در این بخش، پیشرفت بنیادین و پایدار قابلتوجهی داشته باشند؛ بنابراین هنوز با مشکلات اقتصادی شدید مواجه است و به منابع گستردهای برای تولید انرژی نیاز دارد.
شهرها و مناطق روستایی فراوانی، به شمول پایتخت، یا بهطور کامل از برق محروماند و یا به برق نامناسب و غیرقابلاطمینان دسترسی دارند. پس از رویکار آمدن مجدد امارت اسلامی در افغانستان که امنیت و ثبات را در کشور برقرار ساخته است، سرمایهگذار افغان میرویس عزیزی توافق سرمایهگذاری ده میلیارد دالری در بخش تولید برق را انجام داده است. در این تحلیل تأثیرات سیاسی و اقتصادی این سرمایهگذاری بزرگ بررسی خواهد شد؛ علاوه بر این، موانع موجود در برابر اجرای این پروژه تحلیل شده و راهحلهایی برای آنها مطرح میشود و در پایان نیز پیشنهاداتی درباره اجرای بهتر این پروژه به مراجع ذیصلاح ارائه خواهد شد.
معرفی پروژه
در تاریخ ۱۱م ماه اسد سال ۱۴۰۴ خورشیدی در مرکز اطلاعات و رسانههای حکومت، میان وزارت انرژی و آب افغانستان و شرکت خصوصی انرژی عزیزی تفاهمنامهای برای سرمایهگذاری ۱۰ میلیارد دالری در زمینه تولید، انتقال و توزیع ۱۰ هزار مگاوات برق امضا شد که بر اساس آن شرکت خصوصی انرژی عزیزی در بخشهای مختلف کشور از گاز، زغالسنگ، آب، باد و خورشید ۱۰ هزار مگاوات برق تولید خواهد کرد. این پروژه در مدت ۷ تا ۱۰ سال تکمیل خواهد شد و افغانستان در بخش برق نهتنها به خودکفایی خواهد رسید بلکه قادر به صدور برق به کشورهای دیگر نیز خواهد شد. از مجموع ۱۰ هزار مگاوات برق، ۴ هزار مگاوات برای استفاده عموم مردم و ۶ هزار مگاوات برای کارخانههای صنعتی اختصاص خواهد یافت. [1]
طرح فنی این پروژه تا شش ماه آینده تکمیل خواهد شد و در مرحله اول پروژه تولید بین ۲ تا ۳ هزار مگاوات برق آغاز میشود. فعالیتهای عملی آن در سال ۲۰۲۶ میلادی آغاز و تا سال میلادی ۲۰۳۲ ادامه خواهد داشت، که طی آن برق اختصاصیافته برای تولید بر اساس منابع بهصورت زیر تولید خواهد شد:
۱. در ولایتهای بلخ، بامیان، هرات و بغلان از زغالسنگ ۳ هزار و ۴۰۰ مگاوات برق.
۲. در ولایتهای جوزجان و هرات و زون شمالی از گاز ۳ هزار و ۷۰۰ مگاوات برق.
۳. در ولایتهای کابل، کاپیسا و دایکندی از آب ۲ هزار و ۴۰ مگاوات برق.
۴. در ولایتهای هرات و فراه از باد ۷۰۰ مگاوات برق.
۵. در ولایتهای کابل، کندهار و غزنی از انرژی خورشیدی ۲۰۰ مگاوات برق. [2]
تأثیرات اقتصادی
تولید برق در داخل کشور بر توسعه اقتصادی و صنعتی هر کشور تأثیرات مثبت دارد. سرمایهگذاری بزرگ شرکت عزیزی نهتنها بهعنوان یک فرصت مهم در بخش تولید انرژی محسوب میشود، بلکه اثرات مثبت زیر را نیز به همراه دارد:
۱ ـ رسیدن به مرحله خودکفایی در تولید انرژی: حکومت پیشین افغانستان که با حمایت کشورهای غربی شکل گرفته بود، در طول بیست سال میلیاردها دالر هزینه کرد؛ اما با وجود این، هنوز هم ۷۰ درصد برق افغانستان از کشورهای ازبکستان، تاجیکستان، ایران و ترکمنستان وارد میشود. این برق نهتنها برای کل افغانستان کافی نیست، بلکه از نظر قطعیهای مکرر و قیمت بسیار بالا مشکلات زیادی دارد. با اجرای این پروژه، این مشکل نهتنها برطرف میشود، بلکه افغانستان خواهد توانست به سایر کشورها برق صادر کند و از این طریق گامی مثبت در جهت افزایش درآمد ملی بردارد.
۲ ـ افزایش توجه سرمایهگذاران داخلی و خارجی به افغانستان: این پروژه که سرمایهگذاری کلانی در آن صورت گرفته است، بیانگر ثبات سیاسی افغانستان و موضع قاطع امارت اسلامی در حمایت از سرمایهگذاری و سرمایهگذاران است. به همین دلیل، اجرای این پروژه سایر سرمایهگذاران، چه خارجی و چه داخلی، را به سرمایهگذاری در افغانستان ترغیب خواهد کرد و سرمایههای خود را در کشور به کار خواهند گرفت. [3] در نتیجه، دولت نهتنها از طریق مالیات و عوارض سود اقتصادی خواهد برد، بلکه برای بسیاری از مردم بهصورت مستقیم و غیرمستقیم فرصتهای شغلی ایجاد خواهد شد. تنها همین پروژه میتواند برای ۱۵۰ هزار نفر فرصت شغلی فراهم کند. به گفتۀ میرویس عزیزی رئیس این شرکت، ۹۸ درصد کارکنان این پروژه افغان خواهند بود و بهمنظور ارتقای ظرفیت کارکنان، یک مرکز آموزشی نیز در افغانستان احداث خواهد شد. [4]
۳ ـ مدرنسازی و توسعه بخش صنعتی، کسبوکارهای کوچک، کشاورزی و آبیاری: در بخش صنعتی افغانستان، بسیاری از صاحبان کارخانهها از کمبود برق شکایت دارند. این پروژه که ۶ هزار مگاوات برق آن به کارخانههای صنعتی اختصاص یافته است،[5] میتواند مشکلات صاحبان کارخانهها را برطرف کند و در نهایت بر کیفیت و کمیت تولیدات کارخانهها تأثیر مثبت بگذارد. علاوه بر این، وجود برق مردم را تشویق میکند تا کسبوکارهای کوچک راهاندازی کنند که از این طریق نهتنها صاحبان این کسبوکارها، بلکه دولت از نظر مالیاتی و عموم مردم از نظر اشتغال و خدمات از آن بهرهمند خواهند شد.همچنان، با توجه به اینکه کشاورزی پیشرفته و آبیاری نیاز به برق دارند، این پروژه تا حد زیادی مشکل کشاورزان را حل کرده و راه را برای کشاورزی و آبیاری مدرن هموار خواهد کرد. بر این اساس، در زمینه کیفیت و کمیت تولیدات کشاورزان که نهتنها بر زندگی آنان، بلکه بر اقتصاد ملی کشور نیز اثرات مثبت دارد، تغییرات قابلتوجهی ایجاد خواهد شد.
۴ ـ ایفای نقش مثبت در ثبات ارزش افغانی: هزینه این پروژه ۱۰ میلیارد دالر امریکایی است. ورود تدریجی این مقدار بالای دالر به بازار تبادل ارز قطعاً تأثیرات مثبتی بر ثبات ارزش افغانی خواهد داشت. هرچند بخش بزرگی از سرمایه این پروژه برای خرید ماشینآلات و تجهیزات مرتبط به کشورهای خارجی خواهد رفت، اما همان مقداری که بهطور مستقیم وارد افغانستان میشود، تأثیر مثبتی بر ثبات ارزش افغانی خواهد گذاشت.
تأثیرات سیاسی
این پروژه تا حد زیادی جنبهای اقتصادی دارد، اما از آنجا که اقتصاد و سیاست بر یکدیگر تأثیر متقابل دارند، در حوزه سیاسی نیز این پروژه خالی از آثار مثبت نیست. اجرای این پروژه نشاندهنده توانمندی امارت اسلامی در سطح بینالمللی است که قادر به اجرای برنامههای اقتصادی بزرگ میباشد و بهطور غیرمستقیم پیامی به جامعه جهانی ارسال میکند که افغانستان کشوری باز برای سرمایهگذاری است؛ این امر راه را برای مشروعیت بینالمللی امارت اسلامی هموار میسازد. چون یکی از شروط، در به رسمیت شناخته شدن بینالمللی، ثبات حکومتها است، اجرای این پروژه نشاندهنده ثبات امارت اسلامی است و دور از انتظار نیست که در فرایند به رسمیت شناخته شدن آن تأثیر مثبتی داشته باشد. از سوی دیگر، اجرای این پروژه موجب افزایش اعتماد و حمایت داخلی از امارت اسلامی میشود؛ ایجاد فرصتهای شغلی که این پروژه فراهم میآورد، به حمایت از حکومت و پیشگیری از درگیریها کمک میکند و در نتیجه مردم به حمایت از حکومت تشویق میشوند.همچنان با پایان یافتن مشکلات برق، سرمایهگذاران خارجی تمایل بیشتری به سرمایهگذاری در افغانستان خواهند داشت و بدین ترتیب فرصتهایی برای توسعه روابط منطقهای و بینالمللی افغانستان نیز فراهم میگردد.
موانع اجرای پروژه
افغانستان کشوری است که بهتازگی از جنگ خارج شده؛ بنابراین اجرای پروژههای بزرگ در چنین کشوری ممکن است با مجموعهای از مشکلات روبرو شود و این مسائل نیازمند تدابیر عملی برای حل هستند؛ اگر بهدرستی مدیریت نشوند، این پروژه در معرض خطر قرار میگیرد یا اجرای آن دشوار خواهد شد. بهعنوان مثال، افغانستان با کمبود متخصصان فنی و مهندسی با ظرفیت بالا مواجه است؛ ماشینآلات مدرن و پیشرفته یا وجود ندارد یا بسیار محدود است؛ تمایل کارکنان خارجی برای کار در افغانستان با توجه به ویژگیهای جغرافیایی و مشکلات زبانی نیز یکی از چالشها محسوب میشود؛ پیچیدگی مراحل اداری و رسمی و عدم دسترسی به نظام بانکی بینالمللی از جمله مشکلات مهمی هستند که در برابر این پروژه قرار دارند. علاوه بر این، حتی اگر این پروژه به پایان برسد، در سراسر کشور هنوز سیستم منظم انتقال و توزیع برق که بتواند این حجم بالا را میان نقاط مختلف توزیع کند وجود ندارد و ایجاد چنین سیستمی مستلزم هزینههای بسیار بالا است.
اگرچه این پروژه از لحاظ اقتصادی تاریخی محسوب میشود، اما برای موفقیت آن امارت اسلامی باید کمیتهای مشترک متشکل از مقامات دولتی، بخش خصوصی، متخصصان فنی و دانشگاهیان تشکیل دهد تا هر مشکل نوظهور شناسایی و راهحلهای علمی، فنی و عملی برای آن پیدا و با مسئولان مربوطه شریک گردد؛ نیروهای امنیتی ویژهای برای حفاظت از مناطق پروژه، کارکنان و تجهیزات ایجاد کند؛ در بخش انرژی و مهندسی برق فرصتهایی برای برنامههای آموزشی کوتاهمدت در داخل و خارج کشور فراهم سازد تا تجارب متخصصان خارجی مطابق با معیارهای بینالمللی به افغانستان منتقل شود.همچنان برای اجرای بهتر پروژه و جلوگیری از فساد در بخشهای مرتبط، یک اداره ویژه برای نظارت و ارزیابی مؤثر ایجاد کند و علاوه بر آن فرآیندهای اداری و حقوقی دولتی را تسریع و ساده نماید تا نه تنها این پروژه بلکه دیگر پروژهها نیز بهسهولت اجرا شوند.
نکته دیگری که شایان ذکر است این است که اگر این پروژه موفق شود، نیاز برق افغانستان تأمین خواهد شد و تا حد زیادی ممکن است شرکتهای داخلی و خارجی دیگر تمایلی به سرمایهگذاری در بخش برق در افغانستان نداشته باشند؛ از این رو برخی تحلیلگران چنین سرمایهگذاریای را سرمایهگذاری انحصاری میدانند. اگر این پروژه به چند بخش تقسیم شده بود برای مثال برخی شرکتها در انرژی بادی سرمایهگذاری میکردند، برخی در برق آبی، برخی در انرژی خورشیدی و برخی دیگر در تولید برق مبتنی بر زغالسنگ و گاز، در این صورت هم رقابت میان شرکتها برای انجام کار با کیفیت و هم رقابت برای تکمیل سریعتر پروژه بهوجود میآمد و هدف مطلوب برای افغانستان به شکلی بهتر محقق میگردید.
نتیجهگیری
پروژه انرژی شرکت خصوصی عزیزی در افغانستان، یک دستاورد بزرگ امارت اسلامی در بخش انرژی این کشور به شمار میرود. اجرای این پروژه مشکل برق افغانستان، چه در بخش صنعت و چه در بخش استفاده عمومی مردم، را برطرف خواهد کرد. در صورت اجرای این پروژه، بسیاری از سرمایهگذاران به سرمایهگذاری در افغانستان علاقهمند خواهند شد و بر این اساس، گامهای مؤثری در جهت کاهش نرخ بیکاری در افغانستان برداشته خواهد شد. علاوه بر این، اجرای چنین پروژههای بزرگ، افزون بر تأثیر مثبت بر ثبات سیاسی، تقویت امنیت، و گسترش روابط منطقهای و بینالمللی، بر مشروعیت و حمایت داخلی و جهانی امارت اسلامی نیز اثر مثبت خواهد داشت. هرچند در مسیر اجرای این پروژه موانعی همچون کمبود نیروی انسانی ماهر و متخصص، محدودیت دسترسی افغانستان به سازمانهای اقتصادی و تجارت بینالمللی، محدود بودن تجهیزات پیشرفته و موانع مشابه وجود دارد، اما امارت اسلامی میتواند با ایجاد یک برنامه مؤثر، این مشکلات را برطرف کرده و پروژه مذکور را با موفقیت به پایان برساند.
پیشنهادات
در بخش پایانی این تحلیل، پیشنهادهای زیر ارائه میگردد که امید است مورد توجه قرار گیرد:
۱ ـ نهادها و ارگانهای مربوط به امارت اسلامی باید مسئولیت نظارت، مدیریت و ارزیابی این پروژه را به یک تیم تخصصی و کارآزموده بسپارند تا پروژه به گونهای اجرا شود که طرف مقابل از مفاد توافقنامههای انجامشده عقبنشینی نکند و امتیازاتی که برای منافع عمومی در نظر گرفته شده است، به دست آید.
۲ ـ امارت اسلامی باید در حین اجرای این پروژه، به تهدیدات احتمالی زیستمحیطی توجه ویژه داشته باشد تا طرف مقابل در کنار کسب منافع خود، به محیط زیست نیز توجه جدی کرده و به آن آسیب نرساند.
۳ ـ امارت اسلامی باید درآمدهای حاصل از چنین پروژههایی را به شکل عادلانه در پروژههای ملی و توسعهای هزینه کند تا همه شهروندان افغانستان، با در نظر گرفتن نسلهای آینده، بهطور مساوی از آن بهرهمند شوند.
۴ ـ مقامات عالیرتبه امارت اسلامی در جریان سفرهای خارجی خود، افغانهای مقیم خارج و یا سرمایهگذاران خارجی را تشویق کنند که در افغانستان سرمایهگذاری نمایند.