مرکز مطالعات استراتيژيک و منطقوی/ ضياءالاسلام شيرانی
سال تعلیمی ۱۳۹۷هـ ش در مناطق سرد سیر کشور با نواختن زنگ مکتب توسط رئیس جمهور اشرف غنی در حالی آغاز گردید که هنوز هم دروازههای صدها مکتب در ولایات مختلف افغانستان به دلیل ناامنیها، به روی شاگردان مسدود میباشد.
رئیس جمهور غنی در مراسم نواختن زنگ مکتب، سال ۱۳۹۷ هـ ش را سال حمایت از معارف کشور اعلام کرد و به تمام وزارتخانهها هدایت داد که با معارف همکاری همهجانبه نمایند و معارف را در رأس برنامۀ خویش قرار دهند.
رئیس جمهور تعهد کرد که تا دو سال آینده برای ۶۰۰۰ مکتب تعمیرهای جدید اعمار خواهد شد و حدود ۲۰۰ میلیون دالر بودجه برای آن تخصیص داده شده است. وی همچنان تأکید نمود که مکاتب مرکز و ولایات کشور را با انترنت وصل خواهد ساخت و تعهدات که پیش از این در خصوص معاشات معلمین سپرده بود، تا ۲۷ ماه اسد سال جاری بر عملی شدن آن تأکید دوباره نمود.[1]
در این تحلیل بر پیشینه و وضعیت معارف در افغانستان، عواملی که معارف کشور را با مشکلات مواجه ساخته و اینکه چگونه میتوان معارف کشور را از وضعیت ناگوار کنونی بیرون کشید؟ پرداخته شده است.
پیشینۀ معارف در افغانستان
قبل از تأسیس مکاتب به شکل امروزی، معارف یا تعلیم و تربیه به گونۀ سنتی در کشور وجود داشت. شاگردان در مساجد نزد ملا امامان و روحانیون، علاوه بر دروس دینی و مذهبی، خواندن و نوشتن را نیز میآموختند و این روش تعلیم و تعلم در بیشتر مناطق کشور هنوز هم جریان دارد.
نخستین مکتب به سبک امروزی حدود ۱۱۵ سال قبل از امروز در سال ۱۲۸۲هـ ش در زمان سلطنت امیر حبیبالله خان به نام حبیبیه در شهر کابل تأسیس شد که معلمین و مسؤولین اداری آن از کشور هند بودند.
در زمان سلطنت امیر حبیبالله خان علاوه بر مکتب حبیبیه، چند مکتب ابتدائیۀ دیگر، ایجاد شورای معارف که بررسی مواد درسی، وضع مالی، حفظ و نظم و مسایل اداری مکتبها را به عهده داشت و نخستین دارالمعلمین برای کسانی که سواد را به شکل سنتی آموخته بودند در کابل تأسیس گردید و دو سال بعد ۶۵ نفر از آن فارغ التحصیل شدند.
پس از سلطنت امیر حبیب الله خان در زمان امانالله خان معارف کشور نسبت به قبل مورد توجه بیشتر قرار گرفت، مکاتب در کابل و دیگر ولایات کشور توسعه پیدا کرد، وزارت معارف تأسیس گردید و نیز انجمنی برای تألیف و ترجمۀ کتابهای درسی و بررسی وضعیت مکتبها و شاگردان در کابل تأسیس گردید.
این سلسله تا زمان حکومت محمد داوود خان به جایی رسید که در سرتاسر افغانستان ۲۲۲۶ باب مکتب تعلیمات عمومی وجود داشت و ۵۴۶۰۰۰ شاگرد در مرحلۀ ابتدائیه، ۱۱۳۰۰۰ شاگرد در مرحلۀ متوسطه و ۶۰۰۰۰ شاگرد در مرحلۀ ثانوی در این مکتبها مشغول آموزش بودند.[2]
پس از کودتای خونین کمونیستی در ۷ ثور ۱۳۵۷هـ ش، کشور دچار تحولات عمیق سیاسی و اجتماعی شد. متعاقباً حملۀ نظامی شوروی بر افغانستان باعث به وجود آمدن فضای متفاوت گردید. معارف دستخوش تغییرات فکری شد و اعتماد مردم بر آن، به ویژه در مناطق دور دست کشور کم شد.
تحولات و کشمکشهای سیاسی، جنگ و منازعات داخلی مسلحانه در طول سالهای ۱۳۵۷هـ ش الی حملۀ امریکا بر افغانستان در سال ۱۳۸۰هـ ش، علاوه بر دیگر بخشهای کشور، این عرصه را تا حد زیادی متضرر ساخت و ضربۀ سنگین به پیکر معارف افغانستان وارد نمود.
پس از سقوط رژیم طالبان و تشکیل نظام جدید، وضعیت معارف دچار تحول شد و بیشتر از نظر کمیت پیشرفت نمود. چنانچه در سال ۱۳۸۰ّهـ ش، ۳۳۸۹ مکتب در افغانستان فعال بود؛ اما این رقم در سال بعدی به اضافهتر از ۶۰۰۰ باب مکتب رسید؛ سه سال بعد در ۱۳۸۴ تعداد مکتبها به ۸۳۹۷ باب و ده سال بعد از آن در سال ۱۳۹۵هـ ش این رقم به ۱۶۰۴۹ باب[3] رسید که مجموع تمام شاگردان آن نیز بیش از هشت ملیون (۸۸۶۸۱۲۲ تن) میرسید.
وضعیت معارف در افغانستان
هرچند پس از سال ۱۳۸۰هـ ش و تشکیل نظام جدید در کشور، معارف افغانستان در طول بیش از یکونیم دهۀ گذشته بدون شک پیشرفتهای چشمگیری داشته، ولی هنوز هم مشکلات و چالشهای زیادی این عرصۀ حیاتی را تهدید میکند.
نگاهی به یکونیم دهۀ گذشته نشان میدهد که پیشرفت در عرصۀ معارف در این مدت بیشتر بر کمیت میچرخید و به دلیل عدم توجه به کیفیت آن، در حال حاضر بزرگترین مشکل در این عرصه پایین بودن کیفیت آن به شمار میرود.
بر اساس ارقام وزارت معارف افغانستان در حال حاضر سه و نیم میلیون کودک واجد شرایط مکتب در افغانستان، از رفتن به مکتب محروم اند. علاوه بر این مکتبهای فعال نیز با مشکلات جدی چون نبود استادان مسلکی، لوازم درسی، ساختمانها، موجودیت فساد و غیره روبهرو اند. چنانچه خود رئیس جمهور غنی در مراسم آغاز سال تعلیمی ۱۳۹۷ هـ ش اظهار داشت که بیشتر از نصف معلمین در کشور معیارهای تدریس را تکمیل کرده نمیتوانند.
مشکلات مختلف در این عرصه، کیفیت معارف را به گونۀ جدی متاثر ساخته است. شاگردانی که بعد از تکمیل دورۀ ثانوی وارد پوهنتونها میشوند، تعدادی قابل ملاحظۀ شان حتی در نوشتن و املاء نیز به صورت جدی با مشکل روبهرو میباشند.
از سوی دیگر، سیطرۀ همزمان حکومت و طالبان بر مکاتب و ادارات تعلیمی در مناطق تحت کنترول طالبان نیز مشکلات زیادی را به بار آورده است. بربنیاد معلوماتی که مرکز مطالعات استراتیژیک و منطقوی چند ماه پیش (در جوزای ۱۳۹۶) به آن دست یافته و نشر کرده بود، معلمین و کارمندان مکاتب در شماری از ولایات ناامن کشور معاشات چند ماه خویش را به دلیل محدودیتهایی که از جانب طالبان روی پروسۀ اخذ معاشات از طریق بانکها وضع شده، دریافت نکرده و به این ترتیب شمار زیادی از مکاتب با تهدید مسدود شدن مواجه بوده است.[4]
عوامل وضعیت ناگوار معارف
عوامل وضعیت خراب معارف در کشور را میتوان در چند نکتۀ ذیل بیان کرد:
امنیت: جنگ جاری و ناامنی در کشور مانند هر عرصۀ دیگر، چالش بزرگی در برابر معارف نیز شمرده میشود. بر اساس گزارش اخیر سازمان ملل متحد سال ۲۰۱۷م خونینترین سال برای مردم افغانستان بود که در آن بیش از ۱۰ هزار فرد ملکی کشته و زخمی شدند. به دلیل ناامنیهای روز افزون در حال حاضر دروازههای بیش از یک هزار مکتب در مناطق ناامن کشور بر روی شاگردان مسدود میباشد.
فساد اداری: موجودیت فساد اداری چالش دیگری در برابر معارف افغانستان است. کمیتۀ مستقل مشترک نظارت و ارزیابی مبارزه با فساد اداری سال گذشته (۴ عقرب ۱۳۹۶هـ ش) با نشر گزارشی گفته بود که موجودیت فساد گسترده در وزارت معارف نگرانکننده است. در گزارش این کمیته از فساد در روند استخدام معلمین، فروش کتابهای درسی در بازار، مشکلات توزیع معاشات معلمین در ولایات کشور و سایر موارد یادآوری شده بود.[5] نبود ساختمانهای مکاتب نیز با فساد اداری گره خورده است. به دلیل موجودیت فساد گسترده در وزارت معارف، در بسیاری موارد مکاتب خیالی ساخته شده و پول آن حیف و میل شده است.[6]
کیفیت پایین: پس از امنیت و فساد اداری، کیفیت و سطح پایین تعلیمی در معارف افغانستان، یکی از چالشهای مهم به شمار میرود. بر اساس آمار وزارت معارف افغانستان تنها ۲۷ درصد از ۱۷۰۰۰۰ تن معلم، کمترین شرایط یک معلم مسلکی یعنی فراغت از صنف چهارده را دارا میباشند و این وضعیت در کنار عوامل دیگر، مستقیما بر کیفیت و سطح تعلیم در کشور تاثیر داشته است.[7]
ضعف در مدیریت: مشکل دیگری که در برابر معارف افغانستان وجود دارد، پایین بودن توانمندی اجرائیوی سکتور معارف در مرکز و ولایات میباشد. سکتور معارف به دلیل کمبود ظرفیتهای کادری و کاری متخصص و گماشتن افراد غیرمسلکی به دلیل فساد اداری موجود، با مشکل ضعف مدیریت و نظارت ضعیف در مرکز و بیشتر مناطق کشور مواجه است.
سکتور معارف در قدم نخست نیازمند اصلاحات در سیستم نظام مدیریتی وزارت معارف و در قدم دوم نیازمند ایجاد یک استراتیژی ملی، منظم و همهجانبه بربنیاد تحقیقات معیاری است که جوابگوی حل مشکلات موجود در نهادهای تعلیمی افغانستان باشد.
پایان
[1] دفتر ریاست جمهوری اسلامی افغانستان، «سال جدید تعلیمی با نواخته شدن زنگ مکتب توسط رئیس جمهور غنی، آغاز شد» ۴ حمل ۱۳۹۷ هـ ش:
https://president.gov.af/fa/News/90142018
[2] «افغانستان په تېره یوهنیمه لسیزه کې»، گزارش تحقیقی و تحلیلی مرکز مطالعات استراتیژیک و منطقوی در مورد وضعیت یکونیم دهۀ گذشته، صفحه: ۳۴۰، سال چاپ: 1395 هـ ش.
[3] سالنامۀ احصائیوی ۱۳۹۵ هـ ش، نشر شده توسط ادارۀ مرکزی احصائیه.
[4] مرکز مطالعات استراتیژیک و منطقوی، «معارف افغانستان در کشاکش حکومت و طالبان»، ۱۳ جوزای ۱۳۹۶هـ ش:
[5] رادیو آزادی: «یافتههای تازه در مورد فساد گسترده در وزارت معارف»، ۴ عقرب ۱۳۹۶ هـ ش:
https://da.azadiradio.com/a/28817098.html
[6] رادیو آزادي «کتوازی: پول اعمار تعمیر مکاتب در بسیاری مناطق حیف و میل شده است»، ۵ حمل ۱۳۹۷:
https://da.azadiradio.com/a/29122497.html
[7] وزارت معارف افغانستان، «چالشهای کلیدی»: http://moe.gov.af/fa/page/2020