اتفاقات اخیر، چون تبادلۀ زندانیان طالبان با یک سرباز امریکایی، برنامۀ امریکا برای پایان دادن جنگ افغانستان و موضوعات دیگر را، وحید مژده کارشناس مسائل سیاسی تحلیل کرده است:
این مسئله را باربار شنیده ایم که در سیاست دوستی دایمی و دشمنی دایمی وجود ندارد بلکه آنچه که وجود دارد، منافع دایمی است. منافع دراز مدت امریکا در افغانستان الزاما به معنی حضور طویل المدت نظامی نیست و اگر چنین هدف بدون جنگ وحضور نظامی برآورده شود، بهتر خواهد بود. تحولات اخیر این مسایل را تا حدی روشن میسازد.
چند ماه قبل حامدکرزی تحت فشارهای شدید از جانب امریکا و گروهها ورسانههای طرفدار امریکا در داخل قرار داشت تا هرچه زودتر قرارداد امنیتی با امریکا را امضا نماید و اگر این کار عملی نشود، امریکا مجبور خواهد شد تا تمام نیروهایش را در پایان سال ۲۰۱۴ از افغانستان خارج کند. با وجود تنش در روابط میان کرزی و قصر سفید، بعضیها به این باور بودند که این کشمکش یا بعبارۀ عامیانه «جنگ زرگری» بخشی از برنامههای خود امریکا، برای خروج از بنبست افغانستان است.
از مدتها قبل گفته میشد که در میان گزینههایی که امریکا در مورد آیندۀ افغانستان دارد، گزینۀ صفر هم مطرح است و آن اینکه ممکن است امریکا اصلا نیرویی در افغانستان باقی نگذارد؛ اما هواداران امریکا در افغانستان، همیشه این گزینه را ناممکن میدانستند و آنرا وسیلۀ فشاری تلقی میکردند که امریکا بر حامدکرزی وارد میآورد. این فشارها موجب شد تا هرچه فحش و دشنام بود از جانب هواداران امریکا بخصوص رسانههای وابسته به آن کشور، نثار حامدکرزی و کسانی گردد که مخالف امضای قرارداد امنیتی با امریکا بودند.
اما اکنون به تدریج مشخص میشود که برنامۀ امریکا برای افغانستان، حضور طویل المدت نظامی در این کشور محاط به خشکه نبود. اوباما بارها گفته بود که جنگ افغانستان را مسولانه به پایان خواهد رسانید. ابهام در تعبیر«پایان مسولانۀ جنگ» موجب شد تا هرکسی از آن برداشت خاص خود را داشته باشد.
مشخص بود که برنامۀ امریکا برای افغانستان به خواست حامدکرزی رابطهای ندارد. امریکا که برای اجرای عملیات نظامی هرگز حامدکرزی و حکومت افغانستان را جدی نگرفته بود، برای ماندن نظامی نیز نیازی به اجازه از کرزی نداشت. با اعلام جدید اوباما برای خروج کامل از افغانستان در پایان سال ۲۰۱۶، مشخص شد که امریکا طرحی برای پایان این جنگ با مخالفین دارد.
روند مذاکرات مستقیم میان طالبان و امریکا
از جانب دیگر طالبان بعنوان یگانه نیروی مخالف نظامی که در طول دوازده سال، حضور امریکا در افغانستان را به چالش کشیدند، یگانه شرط پیوستن به پروسۀ صلح را خروج کامل نیروهای خارجی از افغانستان اعلام نمودند. از سال ۲۰۱۰ که نخستین تماسهای مستقیم میان طالبان و امریکا آغاز شد و با وساطت دولت آلمان در این کشور نخستین نشست میان نمایندهگان دوطرف صورت گرفت، طالبان حضور نیروهای خارجی را بعنوان عامل اصلی دوام جنگ خواندند و از امریکا خواستند تا تاریخ خروج نیروهای خود از افغانستان را اعلام نماید.
اگر امریکا به این خواست طالبان بی توجه میبود و قصد خروج کامل از افغانستان را نمیداشت، نیازی به توافق با طالبان بر سر ایجاد دفتری در قطر احساس نمیکرد؛ زیرا بدون تحقق خواست اول طالبان، مذاکرات بینتیجه بود.
هرچند طالبان در اعلامیههای رسمی خود، بر خروج عاجل وبدون قید وشرط نیروهای خارجی تاکید داشتند؛ اما در مذاکرات مستقیم و رویاروی، اینهمه سختگیر نبودند. آنها به امریکاییها گفتند که افغانستان نیازمند کمکهای خارجی است و امریکا باید بعد از خروج نیروهایش از افغانستان، نیز به کمک به افغانستان متعهد باقی بماند. آنها به امریکا اطمینان دادند که در صورت خروج کامل نیروهای خارجی از افغانستان، طالبان مانع حضور مخالفین مسلح امریکا در افغانستان خواهند شد و اجازه نخواهند داد تا خاک افغانستان علیه کشور دیگر، مورد استفاده قرار گیرد.
در این رابطه باید میان دوطرف فضای اعتماد ایجاد میشد تا مذاکرات ادامه مییافت. طالبان ایجاد چنین فضایی را مربوط به آزادی پنج تن از یاران شان، از زندان گوانتانامو ساختند. امریکاییها نمیخواستند بسرعت گام بردارند و در صدد ذهنیت سازی بودند تا هم در افغانستان و هم در خارج، ذهنیتها برای تغییر آماده گردد. به همین دلیل دست به صحنهسازی هایی هم زدند تا مذاکرات به تعویق افتد، اما مسؤول آن دولت افغانستان و طالبان شناخته شوند. در شرایطی که امریکا با دولت افغانستان توافق کتبی داشت که دفتر طالبان در قطر عنوان امارت اسلامی را نخواهد داشت، باز شدن دفتر طالبان در قطر، تحت نام امارت اسلامی افغانستان با امریکا صورت گرفت؛ زیرا امریکاییها هیچ قیدوشرطی را برای طالبان در مورد بازشدن دفتر در دوحه مشخص نکرده بودند و به همین دلیل هم بعد از باز شدن دفتر، دولت قطر هم دچار مشکل شد.
برنامۀ امریکا برای پایان دادن جنگ افغانستان
کشمکش میان حامدکرزی و امریکا بر سر امضای قرارداد امنیتی ماهها ادامه یافت که رسانهها در امریکا فراوان به آن میپرداختند و حتی از خروج کامل از افغانستان سخن میگفتند و در عین حال، نظر پرسیهای سالانه در امریکا نشان داد که مردم امریکا هرسال در مقایسه با سال قبل، کمتر از جنگ افغانستان حمایت میکنند.
سال ۲۰۱۴ سال تغییر در افغانستان خوانده شد و در این سال، مسؤولیت امنیتی تمام افغانستان به نیروهای افغان سپرده شد. نیروهای افغان علی الرغم نداشتن تجهیزات کافی و آموزشهای لازم «که به دلیل حملات سبز بر آبی از رمق افتاده بود» توانستند این مسؤولیت را بعهده بگیرند. حالا زمان آن فرا رسیده بود تا کفایت این نیروها در عمل به اثبات برسد که میدان عملی این آزمایش انتخابات بود.
هرچند طالبان در جریان انتخابات دست به حملات زیادی در سراسر افغانستان زدند، اما به دلیل حملهای که قبل از انتخابات به هوتل کابل سرینا صورت گرفت و یک خبرنگار افغان با خانوادهاش کشته شدند، خبرنگاران در افغانستان نشر اخبار طالبان را تحریم نمودند و به این ترتیب طالبان بعنوان گروهی که ضعیف شده و حتی در حال از میان رفتن اند و توان رویارویی با نیروهای افغان را ندارند، معرفی شدند. رسانههای افغانستان در این رابطه به چنان تبلیغات وسیع دست زدند که سروصدای بیش از یک هزار حملۀ طالبان در روز انتخابات خاموش شد.
جالب اینجاست که کسانی که خواهان حضور طویل المدت نیروهای خارجی و دادن پایگاهها به آنان بودند، کسانی که به این باور بودند که اگر نیروهای امریکایی از افغانستان خارج شوند، افغانستان به جنگ داخلی برخواهد گشت، کسانی که کرزی را بخاطر عدم امضای قرارداد امنیتی مورد نکوهش قرار میدادند، در این جریان بصورت ناخودآگاه در ایجاد جو وفضا برای اعلام خروج کامل نیروهای امریکایی از افغانستان توسط اوباما، نقش بازی کردند!
حالا زمینه برای اعلام خروج کامل نیروها از افغانستان مساعد بود و اوباما در سفر به میدان هوایی بگرام از کرزی دعوت به ملاقات نمود که از طرف رئیس جمهور کرزی رد شد. امریکاییها از قبل گفته بودند که دیگر نیازی به امضای این قرارداد با کرزی نیست و این قرارداد را، با رئیس جمهور جدید به امضا خواهند رسانید.
اکنون که اوباما میگوید بعد از سال ۲۰۱۶ هیچ سرباز جنگی امریکایی در افغانستان باقی نخواهد ماند، سرنوشت قرارداد امنیتی که قرار بود به امضا برسد، مواجه به ابهام است. در این قرارداد به حضور نیروهای امریکایی، تا سال ۲۰۲۴ اشاره شده بود که باید در ۹ پایگاه در مناطق مختلف افغانستان، مستقر باقی بمانند. اما اکنون اعلام شده که ۹۸۰۰ سرباز، تا پایان سال ۲۰۱۶ در پایگاه بگرام باقی میمانند و ادارۀ سایر پایگاهها به نیروهای افغان سپرده خواهد شد.
شرایط دنیای ما در حال تغییر است و امریکا با چالشهای جدیدی از شرق میانه گرفته تا شرق دور و از شرق اروپا گرفته تا افریقا مواجه است. اوباما میگوید که هر چالشی را نمیتوان با نیروی نظامی از میان برداشت.
اکنون برما افغانهاست تا شناخت دقیقتر از شرایط جهان معاصر، در جهت تامین صلح و تفاهم میان خود، گام برداریم و ما هم به همان باور برسیم که اوباما رسیده است؛ برای مقابله با هر تهدید نباید فقط به گزینه جنگ و درگیری نظامی اندیشید. پایان