جوکو ویدودو رئیس جمهور اندونیزیا، هفتۀ گذشته (۹ دلو ۱۳۹۶ هـ ش) در رأس یک هیأت عالیرتبۀ آن کشور به کابل آمد و در دیدار به مقامهای افغان، روی گسترش و تحکیم روابط دو کشور و همکاری در پروسۀ صلح افغانستان، بحث و گفتگو کرد. جوکو ویدودو در یک کنفرانس مشترک خبری با رئیس جمهور افغانستان اظهار داشت که افزون بر روند صلح، اندونیزیا در سایر عرصهها نیز آمادۀ همکاری با افغانستان است.
این سفر بخشی از سفر آسیایی آقای ویدودو است. وی چند روز قبل از پاکستان نیز دیدن کرد و در ملاقات با ممنون حسین همتای پاکستانیاش، پیشنهاد ایجاد یک کمیتۀ مشترک علمای افغانستان، اندونیزیا و پاکستان را، به هدف تأمین صلح در افغانستان مطرح کرد.
سفر رئیس جمهور اندونیزیا به کابل و همکاری این کشور در پروسۀ صلح افغانستان، در حالی است که اوضاع امنیتی افغانستان به شدت شکننده است و تنها در دو هفتۀ گذشته سه حمله خونین در کابل رخ داده است که بیش از ۴۰۰ تن کشته و زخمی بر جا گذاشته است.
در این تحلیل، به روابط دوجانبۀ افغانستان و اندونیزیا، سفر اخیر رئیس جمهور اندونیزیا به کابل و نقش این کشور در پروسۀ صلح افغانستان پرداخته شده است.
روابط دوجانبۀ کابل-جاکارتا
پیشینۀ روابط افغانستان و اندونیزیا به حدود بیش از نیم قرن میرسد. افغانستان از نخستین کشورهایی بود که پس از به پایان رسیدن انقلاب در اندونیزیا، این کشور را در سال ۱۹۴۹م به رسمیت شناخت. روابط دیپلوماتیک میان دو کشور در سال ۱۹۵۴ رسماً برقرار شد. در همین سال سفارت افغانستان در جاکارتا نیز گشایش یافت و یک سال بعد از آن، در ۲۴ اپریل ۱۹۵۵م اولین توافقنامۀ دوستی میان افغانستان_اندونیزیا به امضا رسید. سکارنو اولین رئیس جمهور اندونیزیا بود که در سال ۱۹۶۱م از افغانستان دیدن کرد.
روابط میان دو کشور در زمان جنگ سرد نیز خوب بود و دلیل عمدۀ نزدیکی افغانستان و اندونیزیا در آن زمان آغاز جنبش عدم تعهد یکجا با هند، مصر و چین بود. زمانی که افغانستان توسط شوروی اشغال شد (۱۹۸۹-۱۹۷۹م) اندونیزیا کشوری بود که به همین دلیل بازیهای المپیک سال ۱۹۸۰م در روسیه را تحریم کرد. علاوه بر این، مسلمانان اندونیزیا با مجاهدین افغان نیز کمکهای زیادی کردند؛ اما پس از جهاد افغانها، زمانیکه جنگهای داخلی در افغانستان آغاز شد، روابط و همکاریهای اندونیزیا با حکومت و مردم افغانستان نیز تیرهتر شد.
پس از سقوط رژیم طالبان، روابط دو کشور بار دیگر تقویت گردید و این کشور در بخشهای مختلف از حکومت و مردم افغانستان حمایت نمود. حامد کرزی در دورۀ دوم ریاست جمهوری خود، در ماه نوامبر ۲۰۱۲م به اندونیزیا سفر کرد. وی در آن سفر، علاوه بر اشتراک در پنجمین اجلاس مجمع دیموکراسی بالی، دو توافقنامۀ جدیدی را نیز با مقامهای آن کشور به امضا رساند که یکی آن در زمینۀ همکاریهای دوجانبه در ساحات سیاسی، تجارتی و فرهنگی بود و دیگری نیز به هدف رفع ویزه برای پاسپورتهای سیاسی، خدمت و مشاورههای دوجانبه میان دو کشور بود.
پس از تشکیل حکومت وحدت ملی، این روابط بیش از پیش روبه گسترش نهاد. رئیس جمهور اشرف غنی به تاریخ ۵ اپریل ۲۰۱۷ به اندونیزیا سفر کرد و مورد استقبال گرم رئیس جمهور و مقامهای آن کشور قرار گرفت. در این سفر شش سند همکاری در عرصههای معارف، زراعت، احصائیه، اصلاحات اداری و خدمات ملکی، ساینس و تکنالوژی و تحصیلاتعالی میان افغانستان و اندونیزیا به امضا رسید. رئیسجمهور اندونیزیا همچنان در دیدارش با رئیس جمهور افغانستان، به هرنوع همکاری در تأمین صلح در افغانستان آمادهگی نشان داد و از دادن صد بورسیۀ تحصیلی به محصلین افغان نیز خبر داد. پس از این سفر آقای غنی، وزیر خارجۀ اندونیزیا از کابل دیدار کرد و با مقامهای افغان ملاقات نمود. با این همه، تجارت میان دو کشور بیشتر گسترش نیافته و تاکنون میزان تجارت بین دو کشور، سالانه فقط به ۱۶ میلیون دالر میرسد.
دیدار اخیر جوکو ویدودو از کابل و اسلامآباد
جوکو ویدودو رئیس جمهور اندونیزیا در حالی از پاکستان و افغانستان دیدار میکند که از یکسو روابط کابل و اسلامآباد به اوج تیرهگی خود رسیده است و از سوی دیگر، پروسۀ صلح افغانستان به دلیل تیرهگی روابط افغانستان و پاکستان با بنبست مواجه شده است.
جوکو ویدودو یک هفته پیش (۲۶ جنوری ۲۰۱۸) به پاکستان سفر نمود و در دیدار به مقامات پاکستانی، روی مسایل منطقه و وضعیت افغانستان به خصوص پایان دادن به جنگ در افغانستان، بحث و گفتگو کرد. در سفر رئیس جمهور اندونیزیا به پاکستان، مقامهای پاکستانی با پیشنهاد رئیس جمهور اندونیزیا مبنی بر ایجاد یک کمیتۀ مشترک علمای دینی سه کشور به هدف تامین صلح در افغانستان، توافق نمود. هرچند شورای عالی صلح افغانستان از این پیشنهاد اندونیزیا استقبال نمود و آنرا برای رسیدن به صلح در کشور یگ گام مهم دانست، ولی حکومت تاکنون در این زمینه ابراز نظری نکرده است.
رئیس جهمور اندونیزیا در سفرش به افغانستان نیز به همکاری کشورش در پروسۀ صلح افغانستان تاکید نمود و در دیدار با رئیس جمهور غنی و سایر مقامهای افغان، در رابطه به گسترش همکاریهای دوجانبه در عرصههای اقتصادی، آموزشهای حرفوی، استفاده از فرصتهای موجود در صادرات و واردات به شمول دهلیز هوایی، ایجاد کمیتۀ مشترک اقتصادی و دیدوبازدیدهای علمای دو کشور، گفتگو کرد. این سفر از این ناحیه نیز حایز اهمیت است که نخستین دیدار یک رییسجمهور اندونیزیا پس از سال ۱۹۶۱ از افغانستان است.
در این دیدار اشرف غنی اندونیزیا را پرنفوسترین و بزرگترین کشور جهان اسلام و یکی از قدرتهای مهم اقتصادی آسیا و جهان خطاب کرد و نقش این کشور را در میان کشورهای اسلامی، بینظیر خواند.
نقش اندونیزیا در پروسۀ صلح افغانستان
راهکار حکومت وحدت ملی در مورد تامین صلح در کشور بیشتر روی سیاست خارجی میچرخد. نشستها و سفرهای متعددی نیز در این رابطه صورت گرفته است، ولی در کل، این همه تلاشها تاکنون نتیجۀ مثبتی در پی نداشته است.
اندونیزیا از جمله پنج حلقۀ سیاست خارجی رئیس جمهور غنی، در حلقۀ دوم (کشورهای اسلامی) قرار دارد. در زمان حکومت وحدت ملی جایگاه اندونیزیا در سیاست خارجی افغانستان نظر به قبل برجسته شده و حکومت وحدت ملی در کنار دیگر بخشها برای جلب همکاری این کشور در رابطه به پروسۀ صلح افغانستان نیز تلاش میورزد. به همین دلیل، پس از سفر رئیس جمهور غنی به جاکارتا، حدود دو ماه پیش محمد کریم خلیلی رئیس شورای عالی صلح افغانستان و شماری از اعضای این شورا نیز به اندونیزیا سفر کردند و در آن سفر جوکو ویدودو رئیس جمهور آن کشور به هیأت شورای عالی صلح اطمینان داد که کشورش در تلاشها برای تامین صلح و ثبات در افغانستان سهم میگیرد.
هرچند اندونیزیا تجربۀ مشابه سالها جنگ و بیثباتی را در این کشور دارد و با تجارب خویش در رابطه به دستیابی به صلح و ثبات، با افغانستان نیز همکاری کرده میتواند، ولی با توجه به دلائل ذیل همکاری این کشور در تامین صلح در افغانستان، تاثیرگذاری آنچنانی را نخواهد داشت:
نخست؛ جنگ جاری افغانستان در سال ۲۰۰۱م از سوی امریکا و ناتو، ظاهراً برای سرکوب شبکۀ القاعده و طالبان آغاز گردید، اما در حقیقت امریکا اهداف درازمدت خویش در منطقه را دنبال میکند که به نظر برخی تحلیلگران اهداف امریکا در این منطقه، حصار رقبای خویش مانند چین و روسیه است. بنابراین، جنگ افغانستان بیشتر عوامل بیرونی دارد و این جنگ تا حضور نیروهای خارجی در افغانستان ادامه خواهد داشت.
دوم؛ پس از دهها سال جنگ در اندونیزیا، این کشور از راه مذاکرات و تفاهم سیاسی به صلح دست یافته است، نه از طریق جنگ و فشارهای نظامی. بنابراین، یگانه راهی که منجر به خاتمۀ جنگ در افغانستان نیز شده میتواند، مذاکرات بینالافغانی است. در حالیکه استراتیژی امریکا در افغانستان و راهکار حکومت افغانستان روی جنگ و گزینۀ نظامی تاکید دارد و به تازهگی گفتگوها با طالبان از سوی امریکا و به پیروی آن از سوی حکومت افغانستان، تحریم گردید.
سوم؛ تلاش افغانستان در رابطه به همکاری اندونیزیا در پروسۀ صلح افغانستان، فشار بالای پاکستان و برگزاری نشستی از علمای دینی است که برضد جنگ جاری در افغانستان فتوا صادر کند. در حالیکه از یکسو علمای اندونیزیایی تاثیر و نفوذی بر مخالفین مسلح حکومت افغانستان ندارند و از سوی دیگر خاتمۀ این جنگ در پی چنین فتواها و نکوهشها ممکن به نظر نمیرسد و در عین حال حکومت افغانستان تنها با گروه طالبان نیز درگیر نیست، بلکه بربنیاد اظهارات خود رئیس جمهور غنی چندین گروه در افغانستان میجنگند که نشانگر پیچیده بودن این جنگ است و با توصیههای اخلاقی و صدور یک فتوا، خاتمۀ آن ممکن نخواهد بود.
پایان