در آخر هفتۀ گذشته، شهر کابل شاهد یک انفجار خونین و حملۀ گروهی بود که در آن بیش از ۴۰۰ تن کشته و یا زخمی شدند. طالبان مسئولیت این حمله را به عهده گرفتند و به این ترتیب از شدت جنگ در سال جاری، به حکومت افغانستان پیام دادند.
حملۀ هفته گذشته از طرف رئیس جمهور، رئیس اجرائیه، سازمان ملل متحد و برخی کشورها به شمول پاکستان تقبیح گردید؛ اما سوال اینجاست که چرا جنگ جاری در کشور، روز به روز شدت مییابد؟ وضعیت امنیتی کشور به کدام سو روان است؟ و بالآخره تلاشهای پیهم صلح چرا به ناکامی میانجامد؟
طالبان روز سهشنبه (۳۱ حمل ۱۳۹۵) ریاست دهم امنیت ملی در منطقۀ پُل محمود خان شهر کابل که مستقیماً تحت چتر ریاست جمهوری فعالیت میکند و مسئولیت حفاظت از مقامات عالیرتبۀ حکومت (رجال برجسته) را به عهده دارد، مورد هدف حملۀ گروهی قرار دادند. در این حمله، نخست یک مهاجم مسلح موتر مملو از مواد انفجاری را منفجر کرد و سپس چند مهاجم دیگر داخل ساختمان این ریاست شدند.
هرچند پس از این حمله، مقامات حکومتی شمار کشتهشدهگان این رویداد را ۳۰ تن گفته بودند، ولی سخنگوی وزارت داخله روز چهارشنبه گفت که در این حمله ۶۴ تن کشته شده و ۳۴۷ تن دیگر زخم برداشته اند.[2]
شدت انفجار به حدی بود که حتی چند کیلومتر دور از محل انفجار نیز، شیشههای ساختمانها شکسته و خسارات زیادی مالی را به بار آورده است. در اثر این انفجار، دکانهای نزدیک به محل رویداد نیز خسارات هنگفت مالی را متحمل شده و به مسجد عیدگاه که در نزدیکی این محل قرار داشت، حدود یکونیم ملیون دالر خساره وارد گردیده است.
طالبان با نشر اعلامیهای مسئولیت این انفجار و حملۀ گروهی را به عهده گرفتند. در اعلامیۀ طالبان آمده است که در این حمله ۹۲ تن از کارمندان این ریاست، به شمول شماری از مقامات عالیرتبه را کشته اند و یک حملهکننده نیز پس از حمله، دوباره به صفوف آنان برگشته است.[3]
تعیین تعداد دقیق کشتهشدهگان ملکی در این حمله، دشوار است؛ چون از یک سو این حمله بالای یک ارگان امنیتی صورت گرفته است و از سوی دیگر، هم طالبان و هم حکومت افغانستان، از این حمله به نفع خویش استفادۀ تبلیغاتی میکنند. ولی با آن هم، تلفات گستردۀ افراد ملکی در اثر انفجار مرگبار در مکانی پر ازدحام یک امر طبیعی میباشد.
حدود هشت ماه قبل (به تاریخ ۱۶ اسد سال ۱۳۹۴) نیز یک رویداد مشابهی در منطقۀ شاهشهید کابل به وقوع پیوست که در نتیجۀ آن صدها فرد ملکی کشته و یا زخمی شدند و ملیونها افغانی خسارت مالی را به مردم وارد نمود، ولی مسئولیت آن حمله را کسی به عهده نگرفت.
وضعیت امنیتی به کدام سو میرود؟
طالبان در اواخر ماه حمل سال جاری، عملیات بهاری خود را زیر نام «عملیات عمری» اعلام کرد و با نشر اعلامیهای[4] هشدار دادند که در جریان این عملیات، جنگجویان آنها مراکز نیروهای داخلی و خارجی در کشور را مورد حملات «تهاجمی» قرار خواهند داد، «عملیات نفوذی» را راهاندازی خواهند کرد، «مناطق حساس و مصئون» را مورد هدف قرار خواهند داد و به هدف از بین بردن «مقامات مضر» حملات چریکی را انجام خواهند داد. برعلاوه، برای آزاد ساختن زندانیان خویش، زندانها را نیز مورد حملات قرار خواهند داد.
از سوی دیگر حکومت افغانستان نیز عملیات نظامی علیه طالبان را تحت نام «شفق» اعلام داشته[5] و گفته است که در این عملیات، طالبان را مورد حملات تعرضی قرار خواهد داد. چنان مینماید که حکومت افغانستان از مذاکرات چهارجانبۀ صلح ناامید شده و پس از این توجه خود را روی جنگ با طالبان متمرکز خواهد کرد. از همینرو، روز پنجشنبه سخنگویان ریاست جمهوری، ریاست اجرائیه و شورای امنیت ملی طی یک کنفرانس مطبوعاتی، جنگ را اولویت فعلی حکومت خواندند.
در کنار این، زمستان گذشته نیز نسبت به زمستانهای سالهای پیش از لحاظ امنيتي متفاوت بود؛ زیرا طالبان اين بار برخلاف سالهای دیگر در فصل سرد زمستان نیز به جنگ شان ادامه دادند. از همینرو، بر اساس ارقام سازمان ملل متحد تنها در فصل زمستان (سه ماه اول سال ۲۰۱۶) حدود ۱۹۴۳ فرد ملکی کشته و یا زخمی شدهاند که نشانگر افزایش شمار تلفات غیرنظامیان نسبت به سه ماه اول سال ۲۰۱۵ میباشد. بربنیاد این گزارش، ۶۰٪ این تلفات، از سوی نیروهای ضد حکومت و ۱۹٪ آن توسط نیروهای طرفدار حکومت بوده است[6].
با توجه به وضعیت امنیتی کشور در زمستان گذشته و اعلام کنونی عملیاتهای نظامی از سوی حکومت و طالبان علیه یکدیگر، به نظر میرسد که سال پیشرو سال خونینی برای افغانها خواهد بود. شدت یافتن جنگ در شمال کشور و حملۀ اخیر در کابل نمایانگر آغاز شدت جنگ میباشد. هفتۀ قبل شهر کندز یک بار دیگر توسط طالبان محاصره گردیده بود و نمایندهگان مردم کندز در پارلمان از خطر سقوط دوبارۀ کندز اظهار نگرانی کردند[7].
آیندۀ نامعلوم مذاکرات صلح
راهکار صلح حکومت وحدت ملی تا حد زیادی بر کشورهای منطقه متکی است. چنانچه روند مذاکرات چهارجانبۀ صلح با اتکاء بر پاکستان در جنوری ۲۰۱۶ آغاز و تا ماه مارچ ادامه یافت؛ ولی پس از آنکه طالبان با نشر یک اعلامیۀ رسمی، اشتراک در این پروسه را رد کردند، این پروسه نیز با شکست مواجه شد.
گرچند پس از نشست چهارم این مذاکرات و تحریم این پروسه از سوی طالبان، به نظر میرسید که این پروسه به بنبست رسیده است، ولی مقامات بلندرتبۀ پاکستانی در اظهارات شان چنان وانمود میکردند که نشست پنجم این پروسه نیز در آیندۀ نزدیک برگزار خواهد شد. حکومت افغانستان نیز امیدوار بود که پاکستان، طالبان را به میز مذاکره خواهد آورد؛ اما از ماه فبروری تا حال پاکستان چهار بار تعهدات خویش مبنی بر آغاز گفتگوهای رودررو با طالبان را عملی نکرد. نخست پاکستان وعده سپرد که گفتگوهای رودررو در اواخر ماه فبروری انجام خواهد شد، سپس تعهد نمود که این گفتگوها در هفته اول ماه مارچ صورت خواهد گرفت. بعداً تا نیمۀ ماه مارچ و سپس تا اخیر ماه مارچ وعدۀ گفتگوهای رودررو میان حکومت افغانستان و طالبان را، به حکومت افغانستان داد؛ ولی این کشور نتوانست به تعهدات خویش جامۀ عمل بپوشاند.
پس از ناکامی پاکستان در عملی ساختن تعهدات خویش مبنی بر آغاز گفتگوها با طالبان، حنیف اتمر مشاور امنیت ملی افغانستان به تاریخ ۲۹ حمل ۱۳۹۵ در یک سفر رسمی به چین رفت. هدف این سفر نیز گسترش همکاریهای نظامی با چین (سپردن لست خواستههای نظامی افغانستان به چین) و جلب همکاری این کشور در پروسۀ صلح افغانستان بود[8].
رئیس جمهور غنی نیز یک روز قبل از انفجار مرگبار اخیر در کابل، در دیداری با اعضای شورای ملی از گفتگوهای چهارجانبه ابراز ناامیدی نموده و گفته است که این پروسه را تحریم کرده است[9]. وی گفته است که شش ماه تا «صلح پایدار» فاصله داریم و در حال حاضر روی طرح جدیدی در مورد صلح فکر میکند.[10]
انفجار خونبار اخیر در کابل، وضعیت خراب امنیتی در شمال، اعلام عملیات حکومت افغانستان و طالبان علیه یکدیگر و نیز مشخص نبودن راهکار جدید حکومت در قبال صلح، تصویر تاریکی از آیندۀ صلح در افغانستان ارائه میکند.
عوامل ناکامی مذاکرات صلح با طالبان
اینکه چرا گفتگوهای صلح به بنبست رسید و راهکار صلح حکومت وحدت ملی با شکست مواجه شد، عوامل زیر در آن نقش دارد:
- تکیه به کشورهای دیگر: هرچند جنگ افغانستان ابعاد منطقوی و جهانی دارد و شامل نمودن کشورهای منطقه و کشورهای بینالمللی برای رسیدن به صلح در کشور منفعت خویش را دارد؛ ولی در این مورد اتکای بیش از حد بر کشورهای دیگر به موفقیت پروسۀ صلح نمیانجامد. یکی از دلایل ناکامی راهکار صلح حامد کرزی رئیس جمهور پیشین نیز همین بود که کلید صلح را در دست امریکا و پاکستان میدانست و اکنون حکومت وحدت ملی نیز بیش از حد بر پاکستان تکیه کرده است؛ اما با گذشت یکونیم سال عمر این حکومت، هنوز هم نتیجهای را از این سیاست خویش به دست نیاورده است. همین دلیل است که حکومت مورد انتقادهایی قرار گرفته که با تلاشهای ناکام خویش فرصتکشی میکند و اذهان مردم را مشغول نگه میدارد.[11]
- عدم موجودیت یک گروه میانجی افغانها: در طول یکونیم دهۀ گذشته خلای یک گروه میانجی دیده میشد. در حال حاضر میان حکومت و طالبان فضای بیاعتمادی حاکم است. برای کم نمودن بیاعتمادیها میان حکومت و طالبان نیاز به یک گروه بیطرف میانجی دیده میشود که برای هردو طرف قابل قبول باشد و برای نزدیک کردن نظرها و ایجاد فضای اعتماد صادقانه کار کند.
- عدم توجه به دفتر قطر: طالبان در سالهای گذشته تلاش کردند تا خود را مبرا از نفوذ پاکستان نشان دهند. به همین دلیل دفترسیاسی شانرا در شهر دوحه مرکز قطر گشودند و هنوز هم بر این دفتر به عنوان یگانه آدرسی برای مذاکرات تأکید دارند؛ ولی حکومت افغانستان تااکنون این دفتر را به عنوان آدرس طالبان به رسمیت نشناخته است.
- تضاد منافع شخصی با پروسۀ صلح: در کل، تا هنوز با پروسۀ صلح برخورد تجارتی صورت گرفته است. زمانیکه منافع شخصی برخی افراد و حلقات در داخل نظام افغانستان با تهدید روبهرو شده است، تلاش نموده تا در راه صلح موانعی ایجاد نمایند.
- ناکامی شورای عالی صلح: ناکام ماندن شورای عالی صلح در آوردن صلح، نیز عامل دیگری بود که تأمین صلح در کشور را به ناکامی مواجه ساخت. به عبارۀ دیگر، شورای عالی صلح عمدهترین عامل وقتکشی و مشغول نگهداشتن مردم به وعدههای صلح بوده است.
نتیجهگیری
با توجه به وضعیت فعلی، که از یکسو مذاکرات چهارجانبۀ صلح میان افغانستان، پاکستان، چین و امریکا به ناکامی انجامیده و حکومت افغانستان نیر این پروسه را تحریم کرده است و از سوی دیگر پس از این اولویت حکومت وحدت ملی نیز جنگ با مخالفان مسلح میباشد، در چنین وضعیتی آغاز دوبارۀ پروسۀ صلح به این زودیها، دشوار به نظر میرسد.
اینکه چرا طالبان باوجود تلاشهای حکومت به میز مذاکره با حکومت افغانستان حاضر نشدند، عامل اساسی آن راهکار کنونی حکومت برای صلح و تکیه بر کشورهای دیگر میباشد؛ در حالیکه طالبان تاکید دارند که دفتر سیاسی شان در قطر یگانه مرجعی است که به نمایندهگی از آنها گفتگوهای صلح را به پیش برده میتواند. همین دلیل بود که از اشتراک در گفتگوهای چهارجانبۀ صلح که به میانجیگری پاکستان آغاز یافته بود، امتناع ورزیدند.
با توجه به تجارب دورۀ حامد کرزی و حکومت فعلی، برای آغاز گفتگوهای رودررو با طالبان نیاز ورود از در دفتر قطر برای مذاکرات صلح دیده میشود و در آغاز یک گروه میانجی افغان که برای هر دو جانب (طالبان و حکومت افغانستان) قابل قبول باشد، بیباوریها را کم نموده و زمینه برای گفتگوهای رودررو را فراهم سازد.
پایان
[1] For further information see this news: http://1tvnews.af/fa/news/afghanistan/21836-2016-04-19-05-37-16
[2] Tolo News, Kabul blast death toll rises to 64, see it online: http://www.tolonews.com/fa/afghanistan/24875-kabul-blast-death-toll-rises-to-64
[3] For Taliban’s perspective on Kabul’s deadly attack please see: http://alemara1.org/?p=47853
[4] For further information click on this link: http://alemara1.org/?p=46625
[5] Azadi Radio (RFEL), Amalyaat-e-Shafaq alayehe Shorashyan dar 10 walayat idama darad, see it online: http://da.azadiradio.com/a/27655759.html
[6] UNAMA releases civilian casualty data for the first quarter of 2016: https://unama.unmissions.org/un-chief-afghanistan-do-more-now-protect-civilians-unama-releases-civilian-casualty-data-first
[7] Azadi Radio (RFEL), Wolesi Jirga: Hokomat dar qesmate Amnyat Kunduz bayad tawaja jade kunad, see it online: http://da.azadiradio.com/a/27678699.html
[8] Tolo News, Hanif Atmar ba hadafe Jalab hamkaree ha ba Cheen safar kard, see it online: http://www.tolonews.com/fa/afghanistan/24841-atmar-heads-for-beijing-in-push-for-peace
[9] Jamhoor News, Raees Jamhoor Nashast haye Char Janaba-e Sulah ra tahreem karda ast, see it online: http://jomhornews.com/doc/news/fa/79044/
[10] See online: http://www.salamwatandar.com/Article.aspx?a=20070
[11] See Abdul Karim Khuram’s Article:
http://www.afghan-german.net/upload/Tahlilha_PDF/khuram_k_faqat_hushmani_ma_ra_nejat_medehad.pdf