بانک جهانی و دولت افغانستان مشترکاً گزارش وضعیت فقر و بیکاری در سالهای ۲۰۱۳ و ۲۰۱۴ میلادی در افغانستان را به نشر رسانیده است. این گزارش که به تاریخ ۸ ماه می ۲۰۱۷م منتشر شد، نشاندهندۀ افزایش میزان فقر و بیکاری در کشور است و مینگارد که در این سالها از تمام نفوس افغانستان یک میلیون و سه صد هزار تن به افرادی که زیر خط فقر زندهگی میکنند و کمتر از ۱.۲۵ دالر درآمد روزانه دارند، پیوسته اند.
در این گزارش تعداد افراد بیکار در سالهای ۲۰۱۳ و ۲۰۱۴ بیشتر از ۱.۹ میلیون تن تخمین زده شده که شمار قریهنشینان در آن نظر به مناطق شهری دو برابر میباشد. در گزارش همچنان گفته شده که با خروج نیروهای خارجی از افغانستان، کمکهای بینالمللی نیز با افغانستان کاهش یافت و این یکی از عوامل مهم افزایش فقر و بیکاری در افغانستان بوده است.
وضعیت فقر و بیکاری در افغانستان، عوامل آن و راهکارهای مبارزه برای کاهش فقر و بیکاری در کشور، موضوعاتی اند که در این تحلیل مورد بررسی قرار گرفته است.
فقر در افغانستان
فقر یک معضل اجتماعی است که در سراسر جهان میلیونها انسان از این پدیده رنج میبرند. کشورهای افریقایی و آسیای جنوبی از جمله کشورهای اند که بیشترین مردم فقیر را دارند. افغانستان نیز از جمله کشورهایی است که با این معضل دست و پنجه نرم میکند و یکی از کشورهای است که درآمد کم دارد و به همین دلیل میزان فقر میان مردم آن، بلند است.
هرچند آمار دقیقی در مورد میزان فقر در افغانستان در دست نیست، ولی در کل با تجاوز شوروی بر خاک افغانستان و آغاز جنگهای داخلی، میزان فقر در کشور بلند رفته است. در آن زمان افرادی زیادی به کشورهای همسایه مهاجر شدند و کاروبارها و سرمایههای خویش را از دست دادند.
در سال ۲۰۰۱م با ورود نیروهای بینالمللی به افغانستان، میلیاردها دالر نیز به افغانستان سرازیر شد و در برخی سکتورها پیشرفتهایی نیز دیده شد، اما نظر به ارقام بانک جهانی، فقر در افغانستان نظر به میزان فقر در جهان ثابت مانده و تا هنوز کاهشی در آن نیامده است.
در سالهای ۲۰۰۷ و ۲۰۰۸ میلادی ۳۶.۳ درصد نفوس افغانستان زیر خط فقر زندهگی میکردند. اما در سالهای ۲۰۱۱ و ۲۰۱۲م نظر به گزارش بانک جهانی، این فیصدی به ۳۵.۸ درصد کاهش یافت که کاهش چشمگیری شمرده نمیشود. ولی در گزارش تازۀ بانک جهانی و دولت افغانستان که از سالهای ۲۰۱۳ و ۲۰۱۴ میلادی تهیه گردیده، این وضعیت دوباره رو به خرابی نهاده و فیصدی فقر در این سالها از ۳۵.۸ درصد دوباره به ۳۹.۱ درصد افزایش یافته است.[۱]
در گزارش مشترک بانک جهانی و دولت افغانستان، دلیل افزایش میزان فقر در افغانستان، کاهش کمکهای بینالمللی، بحران بیکاری، بحران داخلی و گسترش جنگ در کشور عنوان شده است. این در حالی است که بعد از سال ۲۰۱۴م همهساله در مناطق مختلف کشور جنگ رو به شدت است، بیجاشدهگان داخلی به گونۀ بیپیشینه افزایش یافته است، صدها هزار مهاجر افغان از کشورهای دیگر بخصوص پاکستان و ایران به کشور خود برگشته اند و دهها هزار جوان افغان نیز به دلیل میزان بلند بیکاری در کشور مجبور به ترک خاک خود شدهاند. به همین دلیل -باوجود نبود ارقام دقیق فقر در حال حاضر- به نظر میرسد که این معضل نسبت به سالهای ۲۰۱۳ و ۲۰۱۴ اکنون بیشتر شده است.
بیکاری در افغانستان
فردی که در اجتماع قادر به کار کردن باشد و قدرت لازم برای کار کردن داشته باشد، اما فرصتی برای کار نداشته باشد، بیکار خوانده میشود. بیکاری نیز یکی از چالشهای مهم مردم افغانستان شمرده میشود که بطور مستقیم با امنیت کشور نیز رابطه دارد. در طول یکونیم دهۀ گذشته با وجود ملیاردها دالر کمک جامعۀ جهانی، برای اشتغالزایی درازمدت در کشور، کار لازم صورت نگرفته است.
بربنیاد آمار بانک جهانی، از مجموع قوۀ کاری در افغانستان ۴.۶ درصد آنان در سال ۲۰۰۱ میلادی بیکار بودند. در سالهای ۲۰۰۲ و ۲۰۰۳ میلادی این رقم به ۴.۶ و ۴.۹ درصد رسید. در سال ۲۰۰۴ میلادی درصدی بیکاری در کشور به ۴.۵ نزول کرد، ولی در سال ۲۰۰۵ بار دیگر به ۸.۵ درصد افزایش یافت و از آن ببعد نرخ بیکاری در افغانستان روبه افزایش بوده است.[۲]
در سال ۲۰۱۴ میلادی وزارت کار، امور اجتماعی، شهداء و معلولین افغانستان اعلام کرد که از جمله ۱۰ میلیون افراد واجد شرایط کار در افغانستان، حدود ۸۰۰ هزار آن در بیکاری مطلق به سر میبرند.[۳] ولی آمار تازۀ بانک جهانی نشان میدهد که در سالهای ۲۰۱۳ و ۲۰۱۴ میلادی نزدیک به دو میلیون نفر در افغانستان بیکار بودند که بیشتر آنها را جوانان و زنان تشکلیل میدادند.
در این حال، وزارت اقتصاد افغانستان اعلام کرده است که وضعیت فقر –که ارتباط مستقیم با بیکاری دارد– در سالهای پس از ۲۰۱۴م رو به بهبود است و در سالهای ۲۰۱۵ و ۲۰۱۶ با رشد اقتصادی کشور، میزان فقر و بیکاری نیز رو به کاهش است. ولی بانک جهانی در گزارش خود گفته است که سالانه ۴۰۰ هزار نفر به نیروی کار در افغانستان افزوده میشود و از سوی دیگر دیده میشود که از سال ۲۰۱۴م جنگ در کشور روبه گسترش است و اکنون براساس گزارش اخیر سیگار، ۴۰ درصد خاک افغانستان تحت کنترول مخالفین مسلح دولت میباشد و در کنار آن رکود اقتصادی در کشور نیز نگرانی از افزایش بیکاری را بیشتر کرده است.
عوامل بیکاری و فقر
ناامنیها و ادامۀ جنگ در کشور و نیز عدم سرمایهگذاری در بخشهای زیربنایی که قدرت جذب نیروی کار را دارند، افغانستان را با بحران بیکاری و فقر مواجه کرده است. در کنار این کمکاری، فساد اداری، ضعف حکومت و ناتوانی وزارتخانهها در مصرف بودجۀ انکشافی نیز باعث شده تا صدها هزار جوان تحصیل کرده در بیکاری به سر برند و در ادارات حکومتی دهها هزار بست کاری خالی باشد و یا هم کارکنان خیالی وجود داشته باشند.
علاوه بر این، با خروج بخش بزرگ نیروهای خارجی از افغانستان، کمکهای جامعۀ جهانی با افغانستان نیز کاهش یافت. از آنجاییکه در طول یکونیم دهۀ گذشته از ملیاردها دالر کمک جامعۀ جهانی در اشتغالزاییهای درازمدت استفادۀ بهینه صورت نگرفت، زمانی که این کمکها کاهش یافت شرح بیکاری در کشور نیز به سرعت بالا رفت. دهها هزار افغانی که با نیروهای خارجی و یا مؤسسات خارجی مشغول کار بودند، نیز به جمعیت بیکاران افزوده شدند.
در همین سالها، با شدت جنگ و افزایش ناامنیها، بگونۀ بیپیشنه در داخل کشور ده هزار خانواده مجبور به ترک خانههای خود شدند. سرازیر شدن بیجاشدهگان داخلی به شهرها نیز عامل دیگر از افزایش فقر وبیکاری میباشد، چون اکثریت آنها سرمایهها و در آمدهای عادی خویش را از دست دادند.
راهکارهای مبارزه با بیکاری و فقر
کاهش نرخ بیکاری و فقر نیاز به اشتغالهای درازمدت دارد که با توسعۀ صنعت رابطۀ مستقیم دارد. در حالیکه از صنعت به عنوان محور اصلی اقتصاد کشورها نام برده میشود و این سکتور در رشد اقتصادی و کاهش میزان بیکاری و فقر نقش مهم دارد، حکومت افغانستان توجه لازم به آن نکرده است.
از سوی دیگر، افغانستان یک کشور زراعتی است و زراعت این کشور در اقتصاد آن نقش حیاتی دارد. در سال ۱۳۹۴ هـ ش حدود ۴۰ درصد از قوۀ کار افغانستان در زراعت مشغول بودند و درآمد خود را از همین سکتور به دست میآوردند. اگر حکومت برای محصولات زراعتی کشور در زمینۀ ترانزیت، پیدا کردن بازار مناسب، بلند بردن کیفیت، پروسس و بستهبندی، توزیع کود کیمیاوی و تخم اصلاح شدۀ زراعتی برای دهاقین، توجه کند و از تولیدات داخلی حمایت نماید، سکتور زراعت میتواند با رشد اقتصادی و مبارزه با بیکاری و فقر نقش مهمی را ایفاء نماید.
در کُل اگر یک کشور دارای رشد اقتصادی بیشتر باشد، علاوه بر اینکه باعث ایجاد شغل، دریافت درآمد و بهبود رفاه اجتماعی آن کشور شده میتواند، بلکه به نحوی روی سایر مسایل چون امنیت و صلح، حکومتداری خوب، مبارزه با فساد اداری و ثبات سیاسی نیز تاثیرگذار میباشد. در جانب دیگر، معضل بیکاری و فقر در کشور نیز مانند هر برنامۀ دیگر نیاز به تامین صلح در کشور دارد و تا زمانی که صلح و امنیت تامین نگردد، تلاشها در زمینۀ اقتصادی نیز نتیجۀ آنچنانی را در پی نخواهد داشت.
پایان
[۱] The world bank, http://www.worldbank.org/en/news/press-release/2017/05/08/poverty-afghanistan-rose-amidst-troop-withdrawal-poverty-update-2017
[۲] «افغانستان په تېره یوهنیمه لسیزه کې»، گزارش تحقیقی و تحلیلی مرکز مطالعات استراتیژیک و منطقوی در مورد وضعیت یکونیم دهۀ گذشته، صفحه: ۲۲۹، سال چاپ: ۱۳۹۵ هـ ش.
[۳] بی بی سی فارسی، نگاهی به وضعیت کار و کارگر درافغانستان: http://www.bbc.com/persian/afghanistan/2014/05/140502_k05_afghan_worker_day_law