از مدتی به اینطرف بین حکومت امریکا و افغانستان نشست هائی در مورد امضای یک قرارداد امنیتی آغاز شده است. قراردادی که به موجب آن بعد از سال 2014 حداقل ده هزار سرباز امریکائی در افغانستان باقی خواهند ماند.
جبهۀ وحدت ملی و مخالفت با پایگاه های خارجی در افغانستان از بدو تاسیس، در اجتماعات و کنفرانس های مطبوعاتی خویش بارها روی این نکته تاکید داشته است که حضور نیروهای خارجی در کشور ما به هر شکلی که باشد، به معنی دوام جنگ و ناامنی در این کشور خواهد بود. فتوای علمای جید کشور در مورد نامشروع بودن حضور نیروهای خارجی در کشورما مبین این حقیقت است که این حضور، با معتقدات دینی و شعایر ملی مردم افغانستان همخوانی ندارد و بجز دادن انگیزه به دوام جنگ و مساعد ساختن زمینه برای مداخلات کشور های دیگر در افغانستان، حاصلی نخواهد داشت. اگر حضور خارجی ها می توانست موجب ایجاد صلح و ثبات در افغانستان گردد، باید این کار در طول یازده سال گذشته با حضور نیروهای نظامی بیش از چهل کشور جهان تحقق می یافت. وقتی این کار در این مدت با حضور 150 هزار سرباز خارجی و صرف حدود یک تریلیون دالر ممکن نشد، چگونه می توان انتظار داشت که بعد از سال 2014 و با حضور ده هزار سربازی تحقق یابد که بقول امریکائی ها در عملیات جنگی سهم نمی گیرند و ماموریت شان محدود به مبارزه با تروریسم خواهد بود؟
مواضع نامشخص و مبهم امریکا در مورد دلایل حضور این نیروها را حتی رئیس جمهور کرزی نیز تائید می کند. کرزی بارها بصراحت گفته است که من اطمینان دارم که نیروهای خارجی برای مبارزه با تروریسم به افغانستان نیامده اند بلکه اهداف دیگری دارند اما اینکه آنها چه اهدافی را دنبال می کنند برای من هم مشخص نیست. بار دیگر خود رئیس جمهور اعتراف کرد که یکی از عوامل ناامنی ها در افغانستان، حضور نیروهای خارجی است.
وقتی رئیس جمهوری که می خواهد این توافق نامۀ امنیتی را با امریکا امضا کند می داند که حضور نیروهای بیگانه بعد از 2014 برای مبارزه با تروریسم نیست و عامل ناامنی است، پس چگونه می توان انتظار داشت که کشور های منطقه از این حضور نگران نباشند و برای جلوگیری از رسیدن امریکا به اهداف کلان منطقوی اش، در افغانستان دست به مداخله نزنند. این درحالیست که بعد از امضای پیمان استراتژیک دیگر این مسئله مشخص شده که امریکا قصد دفاع از افغانستان را در برابر مداخلات همسایه ها را نیز ندارد.
رئیس جمهور کرزی قصد امضای این قرارداد امنیتی با امریکا را در شرایطی دارد که:
- افغانستان فاقد نیروی هوائی است و کنترولی بر قلمرو هوائی کشور ندارد. بنابراین نمی تواند بر رفت و آمد نیروهای امریکائی و اینکه برای چه منظوری به افغانستان می آیند، نظارت داشته باشد.
- افغانستان از نظر تخنیکی توان کنترول بر فعالیت های استخباراتی نیروهای خارجی را ندارد و نمی تواند مانع استفاده از خاک افغانستان توسط این نیروها علیه کشور های دیگر گردد.
- در کنار این ضعف ها، امریکا می خواهد تا سربازانش در افغانستان از مصوونیت قضائی برخوردار بوده و در صورت ارتکاب جنایت، از هر نوع تعقیب عدلی در امان باشند.
از اینجا مشخص می شود که چرا امریکائی ها به بازسازی قوای هوائی افغانستان کمک نکردند زیرا از همان آغاز قصد داشتند تا فضای افغانستان را بصورت انحصاری درکنترول خود داشته باشند. آنها با حضور در افغانستان و بنام مبارزه علیه تروریسم، از طیارات بی سرنشین برای ماموریت های خارج از مرز های افغانستان استفاده خواهند کرد و در نتیجه انگیزه را برای اقدامات تلافی جویانه از آنسوی سرحدات افغانستان بمیان خواهند آورد.
نکتۀ دیگر اینکه شخص حامدکرزی بعنوان رئیس جمهور افغانستان بارها به صراحت گفته است که امریکائی ها او را تحت فشار قرار داده اند تا این قرارداد را مطابق به خواست و منافع آنها به امضاء برساند. از نظر حقوق بین الملل نیز قراردادی که با فشار و اکراه بر جانب ضعیف اعمال گردد، فاقد مشروعیت است. این مسئله می تواند مجوز حقوقی برای مقاومت علیه نیروهائی باشد که بر طبق چنین قرارداد تحمیلی، قصد ادامۀ حضور در افغانستان را دارند.
اینکه در این اواخر آقای کرزی امضای قرارداد امنیتی با امریکا را با سپردن زندان بگرام به جانب افغانی مربوط ساخته است، هدفی جز انحراف اذهان عامه از مسایل مهم این قرارداد از جمله مصئونیت قضائی سربازان امریکائی ندارد.
آقای کرزی هم باید بداند که تمام قراردادهای استعماری که زمامداران گذشته در افغانستان باقدرت های مسلط زمان شان امضا کردند ناشی از رضا و رغبت آنان نبود اما تاریخ و مردم افغانستان آنها را با این توجیه که آن قراردادها را زیر فشار و از روی مجبوریت امضا کردند، نبخشید.
بنابراین جبهۀ وحدت ملی و مخالفت با پایگاه های خارجی یکبار دیگر مخالفت خود را با چنین پیمان های تحمیلی اعلام داشته از امریکا جدا می خواهد تا دست از این بازی خطرناک بردارد و بجای اقداماتی که به دوام جنگ در افغانستان کمک می کند، به صلح میان افغانها کمک کند. چنین قرارداد های تحمیلی گذشته از اینکه به معنی دوام مصیبت جنگ در افغانستان خواهد بود، برای امریکا نیز در افغانستان عواقب مصیبت بار بدنبال خواهد داشت.
جبهۀ وحدت ملی و مخالفت با پایگاه های خارجی در افغانستان